2737
2734

یکیو میشناسم  هر بار میبینیش تو جمله هاش باید بگه که من پشت فرمون بودم مثلا فلانیو دیدم یا لباس آستین کوتاه دوس ندارم چون پشت فرمون میشینم خلاصه از این  حرفا ماشینشم پرایده😖

هر کی دوست داشت بگه براش آیه آلکرسی بخونم 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

یه بنده خدایی جامیوه برنز خریده بود به خاطر اینکه همه بفهمن که خریده بچشو میذاشت جفت جا میوه عکس های مختلف می‌گرفت میذاشت پروفایل خیلی ضایع بود😐


کجا باید برم یه دنیا خاطرت تو رو یادم نیاره😔                      کجا باید برم که یک شب فکرتو منو راحت بذاره😔                 چه کردم با خودم که مرگ و زندگی برام فرقی نداره😔           محاله مثل من توی این حال من کسی طاقت بیاره😔           کجا باید برم که تو هر ثانیم تو رو اونجا نبینم 😔                   کجا باید برم که بازم تا ابد به پای تو نشینم😔                      قراره بعد تو چه روزایی رو من تو تنهایی ببینم😔                    دیگه هر جا برم چه فرقی میکنه از عشق تو همینم😔
2728
دوستم رفته بود رستورلن شلف سرویس شوهر خالش ک خیلی خفن بود تو قابلمه غدا یواشکی برده بود تو ماشین ی ع ...

شوهر خالش دزدی کرد بود خوب کاریش نداشتن

عمه جونم دلم برات تنگ شد چقد زود رفتی پیش خدا روزی نیست که یادت نباشم 
منم اگ مثبت بشه   همین حرکتو میزنم و اصلا خجالتم نمیکشم.یک حسیه ک خدا ب هممون لطف بکنه تا ...

😂😂😂جا داره بگم از من واسه خوشحالی نبود اوایل ازدواجم بود سنم کم بود در واقع از شوک بود

من زنی ۲2 ساله ام که به انتخاب اینجانب۱۶سالگی مزدوج شده و در۱۷سالگی خدا به وی فرشته کوچولویی عطا کرده و من مادردختری به نام سِودا شدم و درحال حاضر وظیفه زندگی بخشیدن به هدیه دوم خدا رو به پایان رسانده و پرورش گل پسری به نام سام را به عهده دارم😎💪🏻

وای من اولین بار گوشی گرفتم سال ۸۴ ک دانشجو بودم بعد دوستام زنگ خور زیاد داشتن ب مت هیشکی زنگ نمیزد عین این مشنگا گوشی رو گرفته بودم در گوشم رفته بودم تو حیاط یک ساعت حرف میزدم با خودم 

ای خِداااااا یادم میاد

چه زجریه یک درد یک مدت طولانی پشت سر هم تکرار بشه... کاش هیچ کس انتظار نمیکشید...کاش می شد خدا بغلمو با دستاش پر میکرد.
2740
پروفایل خیلیا اینه هنوزم هس😅

😂😂😂این خیلی ضایع و مسخره بود بچش به اندازه کف دست میذاشت جفت جا میوه اصلا بچه معلوم نبود باید با ذره بین 

میدیدی

کجا باید برم یه دنیا خاطرت تو رو یادم نیاره😔                      کجا باید برم که یک شب فکرتو منو راحت بذاره😔                 چه کردم با خودم که مرگ و زندگی برام فرقی نداره😔           محاله مثل من توی این حال من کسی طاقت بیاره😔           کجا باید برم که تو هر ثانیم تو رو اونجا نبینم 😔                   کجا باید برم که بازم تا ابد به پای تو نشینم😔                      قراره بعد تو چه روزایی رو من تو تنهایی ببینم😔                    دیگه هر جا برم چه فرقی میکنه از عشق تو همینم😔

بچه ک بودم رفته بودم مغازه ی شارژ دو تومنی برا مامانم خریدم بعد تو راه ک داشتم میومدم خونه ی دستمو اوردم جلوم جوری ک مثلا گوشی تو دستمه با دست دیگمم شارژو گرفتم مثلا دارم شارژو وارد میکنم🥲😂ی زنه هم بهم گف گوشی داری خانم کوچولو منم کلییی خر کیف شدم🤣🤣😂

یه صلوات برای حل شدن مشکلاتم میفرستین؟🥺❤
😂😂😂جا داره بگم از من واسه خوشحالی نبود اوایل ازدواجم بود سنم کم بود در واقع از شوک بود

ای جان😍

منم سنم بیشترم باش باز این حرکتو میزنم😂

عقده شده واسم😂😁

 من ومهران عاشق نی نی م عاشق دوقلو بودنشون یدونه پسر یدونه دخترولی خدابهمون نمیده نمیدونم چرا بازم امید دارم که مامان میشم گاهیم نا امید🥺💔 دعام کنین که من و مهرانم  صاحب دوقلو شیم اونی که دلمون میخواد🙂❤                                         💚السلام علیک یا صاحب الزمان (عج) 💚                  

 اوایلی ک تک و توک موبایل داشتن گوشی موبایل غیر واقعی داشتیم ب برادرم اصرار ک بذار جا موبایلی رو کمرت.... تو خیابون میگفتم الکی بگیر دم گوشت صحبت کن..... ازم بزرگتر بودا ولی نمیدونم چرا از عقل ناقص من( در دوران بلوغ)بهره مند میشد بخاطر اینکه دلم نشکنه😂😑 دوران تباهی بود... یادش بخیررر...  

ندید پدید بازی نیست ولی خیلی سوتی ناجوریع😐🤦🏻‍♀️


اول مهر بود میخاستم برم کلاس هفتم

بعد من علاقه خیلی شدیدی به یکی از دوستام دارم از همون اول ک وارد مدرسه شدم هی از همه میپرسیدم فلانی کجاست بعد مامان دوستم معاون مدرسمون بود یهویی دیدمش اونم جلو ورودی دفتر دوویدم پریدم بغلش😐🤦🏻‍♀️نگم براتون ک خوردیم زمین از اول راهرو سر خوردیم تا اخر راهرو🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️بعد کلییی دختر هم دورو برمون بودن دیتشون به دلشونو میخندیدن😐🤦🏻‍♀️حالا من هیچی اون ک دختر معاون بود ابرووش رفت😐🤦🏻‍♀️تا اخر سال هی تیکه مینداختن بهمون و میخندیدن😐😐😐🤦🏻‍♀️💔💔💔

چیزی‌دَر‌گوش‌ِقـٰاصِدَک‌هـٰا‌گُفتِه‌اَم‌اَز‌آرِزوفَرـٰاتَر...🕊

یادم میاد به اولین باری که پشت فرمون نشستم 😑😑چنان فیگوری گرفتم جلو دوستام یه دسمو از شیشه بیرون برده بودم کف اون یکی دستم خیلی شل رو فرمون بود😐😐😑

بعد در حالی که رد میشدم لبخند ژکوند تحویل دوستام میدادم.. حالا خوبه کلا یه ترمز و گازو بلد بودم دنده رو بابام عوض می‌کرد😐😐🤣

نیستی.. و کاش میدانستی نوشتن همین پنج حرفی چقدر دردناک است 😔🖤اگر دوس داشتید برای شادی روح برادرم فاتحه هدیه کنید 🙏
ای جان😍 منم سنم بیشترم باش باز این حرکتو میزنم😂 عقده شده واسم😂😁

انشاالله به زودی همین حرکتو میزنی نگران نباش

من زنی ۲2 ساله ام که به انتخاب اینجانب۱۶سالگی مزدوج شده و در۱۷سالگی خدا به وی فرشته کوچولویی عطا کرده و من مادردختری به نام سِودا شدم و درحال حاضر وظیفه زندگی بخشیدن به هدیه دوم خدا رو به پایان رسانده و پرورش گل پسری به نام سام را به عهده دارم😎💪🏻
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز