2733
2734
عنوان

مامانم جلو شوهرم قشنگ ابرومو برد

1943 بازدید | 114 پست

بچه ها بابای من تو لواسون ویلا داره. گفت اخر هفته تعطیله بیاید. مام بخاطر مرونا هیچ جا نمیریم. فقطم خودمون بودیم. من و همسرم و مامان و بابام. امشب زنگ زدیم تبریک عید بگیم و من گفتم مامان ما میایم فردا. بابام گفت صب میام دنبالتون دیگ ماشین نیارید. گفتم باشه. گوشیو شوهرم گرفت تبریک بگه. با بابام گفت و خندید و اینا بابام گفت هشت صبح میام. منم از, اینور گفتم بریم اونجا املت ذغالی بزنیم. بابام انگار گفته بود باشه. بعد, یهو دیدم شوهرم قیافش رفت توهم سرشو تکون داد. یهو ب من گفت میگن ما خودمون صبونه میخوریم تو خونه بعد, میریم. بعد دسگ خدافظی گرد و قط کرد انقد ناراحت شد. گفتم چیشده؟ گفت دارم با بابات میحرفم میگه اره بیاید میریم درست میکنیم مامانت از, اونور میگه بگو ما خودمون صبونه میخوریم. مگه من ندارم تو خونه خودم صبونه بخورم؟ حق داشت همسرم ایندفعه. مادر من واقعا ادم فتنه ای نیس. نمیدونم این چی بود, ک گفت. بعد شوهر من اصلا هیچوقت دست خالی ویلا بابام نمیره. گاهی انقد وسیله میبریم مامانم میگه یخچال جا نداره دیگ چرا اوردید. بعدم انقد ب من برخورد ک زنگ زدم مامانم گفتم مامان راستش کمر من یکم درد, میکنه. هفته بعد, میایمکرد ی اصرار کرد ک بیاید. گفتم ن اصلا یهو کمردردم کرد. دلم شکست. خیلی احتیاج داشتم برم بگردم. چرا اخه اینجوری گفت

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

تک فرزندی؟

یِکاری کردی با من که یِجوری شَم،    یِکار کردی چِشات تمومِ عالَم شه                                      یِکار کردی بگم بی تو نمیتونَم،     یِکار کردی دِلَم از ریشه آدم شه      شُدی  قلب و تَن و روحَم،   شُدی بال و پَر و جونَم،     شُدی همه ی منظورَم.                                                                                                                                                         شُدی گرمایِ این خونَم،     شُدی هرچی که میدونم و رو هر صحبتِت زومَم
2728

وااا چقد حساسید

مهدی جونم من دوشب قبل از رفتنت برات کلید ساختم با جا کلیدی قلب که دیگه پشت در نمونی وقتی من و آدلیا نیستیم تورو خدا فقط یه بار کاش از این کلید استفاده میکردی 😭مهدی یادته تولدت سال ۹۱ دم دانشگاهت بادکنک باد میکردم ماشینت رو تزیین کردم همه فکر میکردن خل شدم .مهدی جونم آدلیا دلش هوات رو کرده بیا و بهش بگو خدا اجازه داده دوباره بیای پیشمون و شبای سه نفره مون تا ابد تکرار بشه بیا تورو خدا😭😭

شابد اشتباه شنیده بوده مادرت  

من بودم ناراحت نمیشدم

میدونی بیشتر درد های ما ناشی از محیط زندگی ما هست ن خودمون یعنی تو فکر میکنی زشتی،تنبلی،بی استعدادی اما در واقع هیچکدوم نیستی بلکه این ادم های اطرافت بودن که این حس هارو بهت القا کردن  و روزی که بفهمی اینا واقعی نیستن و افکار دیگران بودن که تو رو کنترل میکردن  نجات پیدا میکنی  بهت توصیه میکنم کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید رو حتما بخون همینطور کتاب ذهن شما دوست شما نیست📚📚
2738
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز