برادرمن و شوهرم قرار بود یه کاری رو شراکت بزنن بعد شوهرم رفت با برادر خودش شریک شد به برادر من نگفت بعدش برادر من با شوهرم دعوا کرد چند بار رفتیم خونه مامانم اینا به شوهرم محل نذاشت با منم دعوا کرد اونوقت گفت ازخونه ما برین بیرون شوهرم بدش اومده البته حقم داره ولی من خیلی ناراحتم الان چند ماهه خونه مادرم نرفتم مامانم هر از چند گاهی میاد سر میزنه
امروز گفتم اخر هفته نیرم یه سر به پدر مادرم بزنم گفت رفتی همونجا بمون به نظرتون چیکار کنم همین حالا زنگ زدم به مادرم همه خواهر برادرام اونجا بودن داشتن میگفتن و میخندیدن
کلی گریه کردم . نمیدونم چه کاری درسته