با همسرم بحثمون شد
رفتم پیشش. آشتی پسم زد😔😔😔
اصلا سابقه نداشت ولی اینجا گفتم خیلی روش. خوبیه و هیچوقت نزارید قهر بمونید .....
اصلا پیچید به هم همه چی ....
خیلی گریه کردم تازه کرونام خوب شده بود تنگی نفسه باز اومد سراغم نمیتونم دراز بکشم همش سرفه همش نفسای کوتاه
نمیمیرم خیر سرم خلاص شم از این زندگی کوفتی
یبار داشتم میگفتم وای چه زندگی خوبه
یهداتفاقای افتاد فهمیدم عجب چیز گندیه
گفتم همون خوشی نکنیم بهتره
نمیخواد خودشو بشکنه حتما.شوهر منم دیر ریکاوری میشه تو بهش محبتتو داشته باش نزار دلخور بمونه مردا غرورشون نمیزاره
خیلی دلم شکست
خیلی رفتم پیشش بدجور بود رفتارش😔😔😔 محال بود یه همچین حرکتی ازش
محااال یعتی
به خدا از حرف خودمه میدونم
یه بار گفتم خدایا شکرت چشام خوشگلن حداقل یه چشمم کج شد یه ماه درگیرش. بودم باز خدارو شکر به تاریخ نپیوست و خوب شد ....
