سلام دوستان لطفاً کمکم کنید نمیدونم چیکار کنم لطفاً راهنماییم کنید دارم دیونه میشم 😭
من ۱۹ سالمه و حدوداً ۲ ماهی میشه که ازدواج کردم و عقد هستم.. منو شوهرم عاشق هم بودیم و با کلی سختی و مشکلات به همدیگه رسیدیم
شوهرم شخصیت داره و ادعا خیلی داره شوهرم آدمی هست که آبرو براش خیلی مهمه یعنی از عشقش از احساسش میزنه تا آبرو داشته باشه..
درکل شوهرم هنوز انگار زیاد نمیشناسمش، گاهی عصبی و سرد و گاهی شاد و شوخ طبع، با اینکه همه ب اسم یک پسر گند اخلاق میدونن ولی با من بیشتر اوقات خوب رفتار میکنه و میخنده و درک و شعور داره و شوخ طبع هست و تاحالا ندیدم صداشو روم بلند کنه
اما بطور شوخی هرجا ک هست اسم طلاق میاره و مسخرم میکنه ک بدم میاد و بهش میگم و میگ تکرار نمیکنم ولی بازم انگار یادش میره و تکرار میکنه.. و اینم بگم ک کلا ادمی هست ک احترام بزرگتراز خودش نمیکنه و کلا میگه احترام در مقابل احترام..با بابام بخاطر مسائلی قطع ارتباط کرده و اونم اینه ک بابام بهم گفته بود وام ازدواجبتونو خودت بگیر و پس انداز کن با اینک من وامم رو به شوهرم دادم و شوهرم گفت بابات چرا دخالت میکنه تو زندگیمون و...برا همین ی تیکه مسئله همیشه میشه بابات بی شخصیت هست و قطع ارتباط کرده..
خلاصه بگم اصل موضوع رو ک منو شوهرم توافق کردیم ک باهم رفیق باشیم و باهم تو هر مشکلی درد و دل کنیم..
مامان من حدود سه ماه پیش با پسری چت میکرد و من مامانم رو هک کردم و فهمیدم و خیلی ناراحت بودم بطوری ک از سر نادانی با شوهرم درد و دل کردم و گفتم مامانم با فلانی در ارتباط هست و شوهرم فورا سرد شد و بعد چند ساعت بهم گفت بیا طلاق بگیریم من آبروم مهم تراز هرچیزی هست و چه تو و چه مامانت فرقی ندارین تو این مورد و کلا شوهرم میترسه که اون پسره بره راجب رابطه مامانم حرف بزنه به کسی و برا شوهرم زشت باشه که مادر زنش هست و...چون پسره و شوهرم هم رو میشناسن و کلا بخاطر ادعایی ک شوهرم داره براش سخته پذیرفتن این موضوع..
الان بهم میگه برم به مامانم بگم بریم طلاق بگیریم😭 آخه من چه گناهی کردم مگه من باید تاوان مامانمو پس بدم😭 آخه من عاشق شوهرم هستم دوسش دارم و فقط بخاطر مامانم اینکارو میخواد کنه و میگه آبرو..
چیکار باید کنم دارم دیونه میشم چطوری با همسرم حرف بزنم و چی بهش بگم طاقت ندارم دیگ هنوزم به مامانم و اینا هیچی نگفتم😭 برام سنگینه نمیتونم بپذیرم