طلاق گرفتم و تو خانوادم مدام دارم سرزنش میشم

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

هاتف60

عضویت: 1400/03/28

تعداد پست: 2727

مگه شوهرتونو خودتون انتخاب کردین؟؟

تنهایی بهتر است از بودن های اجباری

1400/05/03

15:06

آتیناز

عضویت: 1397/12/22

تعداد پست: 15525

مگه هرکی میره خوابگاه بهزیستی معتاد و کارتن خواب میشه،؟😐😐

علی؟!!!!! همسر عزیزتر از جانم💖 خداروشکر میکنم که تورو با من آشنا کرد.. خداروشکر میکنم که همسرم شدی و دنیامو زیباتر کردی.. خداروشکر میکنم که بابای پسرم تو هستی👶💗یادمه اولین‌بار که منو دیدی گفتی میخوام خانوم خونم باشی و من باورت نکردم..تورو از خودم روندم💔 ولی الان پنج ساله که خانوم خونتم و بابتش هزاران بار خداوند رو شکر میکنم💋بمونی برام مرد بی نظیر من🤴👸💞💞💞

1400/05/03

15:06

مامان_ستایش

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

بهار192

عضویت: 1395/07/25

تعداد پست: 8072

کار پیدا کن هرجور هست مستقل شد.زندگی بهم یاد داده تهش خودتی و خودت.ن مادر و پدر میمونه برات ن بچه و ن شوهر.تمام

1400/05/03

15:07

گندم_76

عضویت: 1400/01/29

تعداد پست: 2249

برو سرکار

کاربر زمان میمون ساریتا 😂👌

1400/05/03

15:07

دخیباکلاس

عضویت: 1396/11/02

تعداد پست: 14571

بچه نداری ؟

اگه اسمم دخی باکلاسه واسه اینه ک فراموش نکنم من زنی بودم ک اوج جوونیمو و شیطنتمو گذاشتم پای شوهرم چه محبت ها ک نکردم از بهترین لباسها گذشتم از کمترین تا بیشترین خرج گذشتم تا بتونه ب خودش برسه بهترین ماشین خرید مغازه زد من از ارزوهام گذشتم تا ب ارزوهاش رسید 😔 اما جوابم این بود کتک فحش تهمت خیانت و بیرون شدن از خونم😔 من مادر بودم نتونستم زندگی دخترمو تباه کنم چون پدر خوبی برای دخترم بود نخواستم در حقش ظلم کنم و زندگیش بشه پر از استرس و غم ...دختر من هم پدر میخواست هم مادر پس موندم اماااا شوهرمو از قلبم بیرون کردم الان من یه دخی باکلاسم 😍 انواع لاکارو دارم یه عالمه ماسک و کرم و اسکراپ انواع لباسا رنگی رنگی یه دختر ژیگول و شیکم یه دختر شاد و خوش رقص دوستای خوب و پایه دور همی و مهمونی من حتی برای خودم کادو هم میخرم من دیگه از چیزی نگذشتم من خودمو تو محبت کردن ب پای مردی ک لیاقت نداشته بود گم کردم من سخت درگیر شستن و روفتن و شوهر داری و پس انداز بودم خودمو از همه چیز انداخته بودم ☹️اما الان این منم یه دختر ک زندگیش واسه خودشو دخترشه😉 ک و ن لق بقیه ک باعث ازارم شدن 😝تنهایی و عشقه

1400/05/03

15:07

آرزودار

عضویت: 1400/04/13

تعداد پست: 1657

آخی عزیزم.

کاش خانواده ات درک داشتن خیلی سخته خیلی

1400/05/03

15:07

اریانا۰۰۰۰

عضویت: 1398/11/22

تعداد پست: 4586

نمیدونم فاز اینطور خانواده ها چیه حالا یه اشتباهی بوده شده ونخواستین راه اشتباهو برین وجداشدین بجای اینکه کمک کنن بدتر نمک روی زخم میشن

1400/05/03

15:08

k54

عضویت: 1397/06/12

تعداد پست: 26621

عزیزجان مگرهرکی میره بهزیستی معتادمیشه،بروکلانتری محلتون نامه بگیربرو دادستانی،ازاونجا معرفیت میکنن بهزیستی به عنوان زن بدسرپرست،بعدشم دنبال کارباش وزندگی بساز

لطفالایک نکنید،ممنون

1400/05/03

15:08

هایلی۱۲

عضویت: 1399/10/02

تعداد پست: 1116

سعی کن بری سرکار حتی شده تولیدی حتی کارتوخونه

1400/05/03

15:08

مدیر استارتر

عضویت: 1400/05/03

تعداد پست: 43

مگه شوهرتونو خودتون انتخاب کردین؟؟

آره خودم انتخابش کردم اما نمیدونستم اینقدر کثیف و بی وژدانه خانوادم تاییدش کردن اما کم ولی خب من گناهی ندارم رفتم زندگی کنم ولی اون خیانت کرد و ولم کرد و رفت

1400/05/03

15:09

مدیر استارتر

عضویت: 1400/05/03

تعداد پست: 43

مگه هرکی میره خوابگاه بهزیستی معتاد و کارتن خواب میشه،؟😐😐

ن منظورم اینه اگه نتونم تو خوابگاه دووم بیارم مجبورم بزنم بیرون ازش اون وقت ی دختر بی پناه عاقبتش چی میشه

1400/05/03

15:10

مدیر استارتر

عضویت: 1400/05/03

تعداد پست: 43

کار پیدا کن هرجور هست مستقل شد.زندگی بهم یاد داده تهش خودتی و خودت.ن مادر و پدر میمونه برات ن بچه و ...

آره اما کار پیدا کنم کجا زندگی کنم ب ی ادم اواره کار میدن مگه اگه از پیش خانوادم برم جایی ندارم اونا میگن بمون ولی با قوانین ما و زورگویی هاشون

1400/05/03

15:11

مدیر استارتر

عضویت: 1400/05/03

تعداد پست: 43

برو سرکار

هعی

1400/05/03

15:11

سما63

عضویت: 1397/01/31

تعداد پست: 6063

یه کار فول تایم پیدا کن که هم پولش بیشتره و بتونی جمع کنی و با یه وام یه خونه کوچولو اجاره کنی هم نیستی تو خونه و کمتر با خانواده مواجهی

خوب من،هنر عشق در پیوند تفاوت هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها... زندگی ست دیگر...همیشه که همه رنگهایش جور نیست،همه سازهایش کوک نیست، باید یادگرفت با هر سازش رقصید،حتی با ناکوک ترین ناکوکش...اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن! حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد،به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند؛به این سالها که به سرعت برق گذشتند،به جوانی که رفت، میانسالی که می رود،حواست باشد به کوتاهی زندگی ! زندگی به همین آسانی می گذرد...

1400/05/03

15:11