ماها مخالف نداشیم سر سکه بحث شد اوکی شد باز بله برون بحث سکه بازشد جلو کلی مهمون بهم خورد
اون طرف خانوادشو گرفت منم طرف خانوادمو
جداشدیم تا هشت ماه من خطمو شکوندم اونم تو عالم خودش زندگیشو ازسرگرف
ولی هشت ماه در عداب بودم
نمیدونم اسمشو بزارم حکمت یا قسمت
یا هرچی
ما برگشیم بهم و الان عقدیم
بنظرم بزار سرنوشت هرکارمیخاد بکنه چون نوشته ی تو نوشته شده ..بالا بری پایین بیایی همون خاهد شد