سلام خانوما من هفته نهم بارداریم و حال روحیه اصلا خوب نیست شوهرم از زمانی که باردار شدم بیشتر سخت میگیره و غر میزنی خودشم بچه میخواد ولی اخلاقش خیلی بد شده از در خونه که وارد میشه فقط غر میزنه چرااینکارو نکردی اون کارو نکردی اصلا به فکر شرایطم نیست مثلاً یک روز ۴کیلو آلبالو رو نشستم شربت درست کردم بادمجون درست کردم شام درست کردم و هزاران کار دیگه بعد اومده خونه غر میزنم تو چرا سلام نکردی بعد بهش میگم شربت درست کنم برات میگه قبل اینکه وارد خونه بشم باید به فکر می بودی نه الان واقعا خستم از بس گریه کردم می ترسم اتفاقی برای بچم بیفته بهونه گیری بیخود داره تا چیزی بهش میگم صداشو بالا میبره قبلاً اینجوری نبود با بارداری من که خودشم میخواست واقعا بد شده چیکار کنم باهاش واقعا رو فشاره حال خودمم اصلا خوب نیست نه روحی نه جسمی
لطفا با لحن بی ادبانه ریپلای نکنید مطمئن باشید اگه من بی منطق بودم کاربریم ۱۴ ساله نبود جواب انسان بی منطق و نمی دم خودتون قطع دسترسی میشید از من گفتن !!!
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
الان یکمم تو حساس شدی،مال منم اینطور بود یه روز نشستم جلو چشممش گریه کردم گفتم حوصله ندارم وحالم بده از بس استفراغ و....یکم درک نمیکنی و..از اون بعد حل شد
عزیزم شرایطتو درک میکنم با اینکه سنم کمه همیشه شوهرت وقتی میره جایی بدرقش کن و از دم دره خونه که میاد برو پیشوازش روبوسی کنین یا بغل یا یه خوش اومدی عزیزم چیزی بگو تا عادت کنه
عزیزم نمیدونم چقد درسته ها ولی میگن وقتی بچه ی توی شکم هم جنس مردباشه مردلجباز وبداخلاق میشه
ان شاالله ب سلامتی دنیابیادوهمتون شادوخوشحال شین
ابد در پیش داریم.....💚 بر بی دفاع ظلم نکن از خدا بترس... زیرا ز بی دفاع حمایت خدا کند....زخم زبان نزن ک ب شمشیر روزگار....زخمی خوری ک کس نتواند دوا کند♥
عزیزم درک میکنم بارداری یکم سخته منم اشکم دم مشکمه زیادی حساس شدم ولی من اصلا کار نمیکنم شوهرم خودش سعی میکنه غذا اینا یه چیز سبک بخوربم زیاد اوقاتم خونه مامانمم همش دراز میکشم توام از فردا بخواب و استراحت کن زیاد کار نکن من که از هفته ۵ تا الان که ۱۸ هستم همش استفراغ شدید میکنم دیگه حالی نمیمونه حتا کارای خودمو بکنم
یا مثلا وقتایی که غر می زنه عصبیه الکی حرف نزن یه ۵ دیقه ای بعدش برو دستاشو بگیر تو دستات رو مبل بشینین تو چشاش نگا کن بگو بهش که چشاتو نگا کنه بگو عزیزم قربونت بشم منو که میبینی از هر دری می زنم با این شرایطم که تا زندگی بهتری داشته باشیم بگو دیگه چرا ناراحتی