ما همو میخواستیم به زور جدامون کردن خانواده اش به زور با دخترعموش ک کارمنده عقد کرد
امروز تو خیابون دیدمش اون با ماشین رد میشد
من هنوز هرماشینی مدل ماشین اون بیاد پلاکشو نگا میکنم ناخواداگاه امروز همون ماشین همون پلاک!
نمیدونم چن ثانیه شد فقط زل زده بودم به ادم پشت فرمون 😭
افتاب زده بود تو شیشیه انعکاس داد خوب نمیتونستم تشخیص بدم فقط اون لحظه ک از کنارم رد شد ماشینش دیدمش میخواس خودشو بی تفاوت نشون بده ولی داشت نگا میکرد😭
خداروشکر تیپم خوب بود یعنی عالی
دو سه دقیقه قبلش دیگه از گرما خفه میشدم ماسکمو دراوردم ارایش خوشگل و ملیحی داشتم😞
از این لحاظ شانس اوردم تو وضعیت بدی ندید