سلام من پنج ساله عروسی کردم تا سر کوچه تنها نرفتم یعنی شوهرم حتی اجازه نمیده سوپری ر برم طبقه پایین مادرشوهرمم حتی اونا هم اخلاقشون مثل پسرشونه نمیزارن به سلیقه ی خودم لباس بپوشم حسرت یه ناخن کاشتنو مانتو جلو بازو بدلم گذاشتن بخاطر بچه ی مریضم و حرف مردم دارم مثل مرده ها زندگی میکنم خانوادمم پشتم نیستن