حتی از گفتم حرفشم چندشم میشه
من ۲۱ سالمه دوست شوهرم ۳۱ زنشم همسن خودشه ، از طرفیم نسبت فامیلی با شوهرم دارن و عموی شوهرم خیلی ازشون تعریف میکرد ، ما چند وقتی هست با هم بیرون میریم ، دیشب مهمونی بودیم با هم ، دوست شوهرم حالش داغون بود ولی در حدی نبود که مثلا حالش بد شه فقط م*ت بود ، من رفتم دستشویی بعد صدای بسته شدن در پذیراییو شنیدم فکر کردم شوهرمه
اومدم بیرون دیدم اونه گفتم حالتون خوب نیست
بخدا من حتی اسمشم نمیگم میگم اقا محمد ، ، نفهمیدم چیگفت ، یهو دیدم اومد جلو دستشو گذاشت رو شونم