2752
2734
عنوان

مثل آتیشه توی خاکستر :(

| مشاهده متن کامل بحث + 1686 بازدید | 125 پست
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



حق داری خیلیم حق داری، خوب ادم که نمی تونه با یه ادم اهنی زندگی کنه!
من و خداسوار یک قایق 2 نفره شدیم...
من اشتباه کردم جلو نشستم و خدا عقب...
سکان زیر پاى من بود و سر دوراهی ها دلهره میگرفتم... تا اینکه جایمان را عوض کردیم... حالا آرام شدم و هر وقت از او میپرسم که: کجا میرویم ؟؟؟؟ بر میگردد و با لبخند میگوید: تو فقط پارو بزن
2731
اوایل عروسیمون وقتی میومد خونه انگار که مجرده و میرفت برای خودش یه چیزی از یخچال برمی داشت و می نشست جلوی تی وی و منم که کلی به خودم رسیده بودم فقط در حد یه سلام و چطوری و اینا دیده میشدم . براش چایی میبردم و می نشستم کنارش و بعد که یه کم دورش می چرخیدم و می دیدم که خستس و حال نداره می رفتم تو اتاق . اگر 3 ساعتم تنها تو اتاق میموندم نمیومد سراغمو بگیره ببینه دارم چیکار می کنم لااقل که صدام در نمیاد . فقط موقع خواب میومد سراغم که حالم از این رفتارش بد میشد واقعا . بهش می گفتم احساس می کنم این حرفا و قربون صدقه رفتنای موقعه خوابت الکیه . نمی تونم باورشون کنم . اگه یکی یکیو دوست داره تمام طول روز یا لااقل وقتی با هم هستن دوستش داره نه فقط تو رختخواب . البته اینارو بعدا بهش می گفتما . اونم قبول می کرد ولی باز همون آش و همون کاسه . 1 سال طول کشید تا فهمیدم من نباید چشم انتظارش باشم تا کمتر اذیت بشم ولی اینم حدی داره بالاخره مگه میشه آدم چشم انتظار همسرش نباشه اصلا ؟
وقتی باهاش حرف میزنم میگه تو برای من کم نذاشتی . تو برای من بهترینی . بهتر از تو گیرم نمیومد و تشکر می کنه و حتی عذر خواهی ولی چه فایده ای داره وقتی تو رفتارش تغییر چندانی نمی بینم . نمی گم هیچ تغییری نکرده که اگر نکرده بود اصلا بچه دار نمی شدم ولی سرعت تغییرش خیلی خیلی خیلی کنده و من خسته می شم و کم میارم
شاید ذاتا اینجوریه، تو کارای دیگش چه جوریاس؟ تو رو واسه تصمیم گیری تو زمینه های مختلف دخالتی میده یا کلا مرد سالاره؟
من و خداسوار یک قایق 2 نفره شدیم...
من اشتباه کردم جلو نشستم و خدا عقب...
سکان زیر پاى من بود و سر دوراهی ها دلهره میگرفتم... تا اینکه جایمان را عوض کردیم... حالا آرام شدم و هر وقت از او میپرسم که: کجا میرویم ؟؟؟؟ بر میگردد و با لبخند میگوید: تو فقط پارو بزن
با این توصیفایی که می کنه ، شبیه به مردای قدیمیه، چند سالشه؟ تو چند سالته؟ ازدواجتون سنتی بوده؟ چی شد که ازدواج کردین،
من و خداسوار یک قایق 2 نفره شدیم...
من اشتباه کردم جلو نشستم و خدا عقب...
سکان زیر پاى من بود و سر دوراهی ها دلهره میگرفتم... تا اینکه جایمان را عوض کردیم... حالا آرام شدم و هر وقت از او میپرسم که: کجا میرویم ؟؟؟؟ بر میگردد و با لبخند میگوید: تو فقط پارو بزن
این طرز رفتاری که تو داری می گی واقعا بین اونایی که سنشون بالاس خیلی رایجه، ممکنه ادای باباش رو در میاره یا اینکه فکر می کنه باید اینجوری بود! برادر نداره؟ خانوادشم همینجوریان؟
من و خداسوار یک قایق 2 نفره شدیم...
من اشتباه کردم جلو نشستم و خدا عقب...
سکان زیر پاى من بود و سر دوراهی ها دلهره میگرفتم... تا اینکه جایمان را عوض کردیم... حالا آرام شدم و هر وقت از او میپرسم که: کجا میرویم ؟؟؟؟ بر میگردد و با لبخند میگوید: تو فقط پارو بزن
اون 34 من 29 . آره سنتی ازدواج کردیم . معرفی شدیم بهم با هم چند بار صحبت کردیم و بعدم ازدواج خیلی راحت و بچه گانه . زندگیم نسبت به خیلیا خیلی خوبه از نظر احترام متقابل و مالی و ... برای همین از ازدواجم پشیمون نیستم خدارو شکر ولی خسته میشم از این بی مهریاش
خلاصه بگرد ببین دلیلش ذاتی میتونه باشه که اگه اینجوری بود خوب بنده خدا مدلش اینجوریه دیگه ولی تو بهش به اندازه محبت کن و نگذار بفهمه تو داری رنج میبری چون ایجور ادمها یه نوع غرور نهفته دارن تو خودشون که اتفاقا هر چی طرف اعتراض کنه ناخوداگاه بدتر می کنن، اگرم ذاتی نباشه خوب باید بگردی ببینی تو خودت چه مشکلی هست شاید تو کاری می کنی که... شایدم همسرت از قبل کس دیگه ای رو می خواسته! ببین اول باید دلیلش رو بدونی تا بد دنبال چارش بگردی،
من و خداسوار یک قایق 2 نفره شدیم...
من اشتباه کردم جلو نشستم و خدا عقب...
سکان زیر پاى من بود و سر دوراهی ها دلهره میگرفتم... تا اینکه جایمان را عوض کردیم... حالا آرام شدم و هر وقت از او میپرسم که: کجا میرویم ؟؟؟؟ بر میگردد و با لبخند میگوید: تو فقط پارو بزن
باباش که از این نظرا وحشتناکه ! اگه می خواست مثل اون باشه که اصلا ادامه نمی دادم . یه مرد سالار واقعی . اونم آدم خوبیه ولی اینجوری بار اومده دیگه . خانوادش به خاطر مدل باباشون خیلی سرد هستن . البته مادر شوهرم بنده خدا با اینکه داغونه ولی بازم سعی می کنه مهربون باشه . خواهر شوهرام هم دوتاشون خوبن ولی دوتا دیگشون افسردگی حاد دارن . برادر شوهرام هم یکی از یکی درب و داغون تر از نظر روحی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز