بیاین تیکه هایی ک تو جمع بهتون انداختنو بگید😶

هیچکس جز مادرشوهرم بهم تیکه ننداخته

چقد من جوابشو ندادم 

چقداشتیاه کردم

دختر خاله شوهرم به شوهرم میگه داداش بهم گفت اگه عرضه نداری بچه بیاری داداشمو زن بدیم

بگو پر بازدید میخام 

این موضوعات تکراری ک همتون میزنید

همه چی از زیر سر این مادر شوهراس😂

من ازدواج نکردم هنوز ولی  خبر داره با پسرشم  اینقدر حرف پشت سر من الکی ب پسرش میزنه تا صرف نظرش کنه 

ولی پسرش پشت منه 

تازه راهمون دوره میخوام از خانواده  خودش بِکنمش  بیارمش شهر خودمون 

خودشم  اصلا دوست نداره تو شهر خودشون باشه میگه خانواده ما فقط مایه آبرو ریزین😂😑

تو جمع نبود اما جلو یکی دو نفر پسری که دوسش دارم و آشناس درباره من گفت و اون یکی دو نفر اومدن بهم گفتن که گفته ( بره گریه کنه ) چون گوشیم ایراد داشته و ممکن بود روشن نشه اینو گفته بود 

و اینکه جلو جمع ی بار حرفی رو اشتباه زدم درستش کرد ابرومم رفت تا الان دیگه تو یادمه و درست میگمش🤣😁

تیکه که نمیشه گفت وحشتناک ترین حرف ممکن بود تو یه جمعی بودیم بعد مامان بزرگ شوهرم خیلی زبونش تند خیلیم مادرشوهر بازی در میاره واسه عروسا تو جمع که بودیم شوهرم رفته بود پیش مردا فقط ما خانوما بودیم چون جرات نداره پیش شوهر چیزی بگه بحث جهاز شد بعد من جهاز ندارم برگشت گفت اره فلانی واسه دخترش بهترین جهاز گرفت مثلا من واسه دخترم از زمانی که ابتدایی بود جهاز گرفتم تا شوهر کرد و اینا مادر اینجوری تحت هر شرایطی به دخترش جهاز میده همون جا صدای خرد شدن قلبم شنیدم فقط جلو خودم گرفتم نزنم زیر گریه بعد 

شوهرم اومد سریع گفت چی شده نیلو چند گفتم هیچی قبول نکرد دستم گرفت برد اونور دیگه زدم زیر گریه 

همه از مادر شوهر میشنون من از خاله 

از بچگی دائم باهام‌سر جنگ‌داشت و مسخره ام میکرد . الان که ۲۹ سالمه وزنم به زور ۵۰ کیلو میشه  و ظریف و کودکانه ام . تو ۱۴ سالگی که نصف این بودم  بهم‌میگفت از پشت عین زن گنده ای ☹  حالا خودش خرس

من خیلی بچه ی بی حاشيه ای هستم

نشستم یه گوشه موزم و می خورم

کسی کاری به کارم نداره

مادر شوهرم گفت باید روزی هزار بار سجده شکر بجا بیاری که پسرم اومد تورو گرفت!

حالا جالبه که ۸ماه طول کشید تا خونوادم قبول کردن اینا بیان خواستگاریااااا