دخترم یکسال و‌نیمشه ، امشب نمیخوابید هرکاری میکردم یکساعت نیم بالاسرش بودم عصبی شده بودم دیگه
رفتم از اتاق بیرون که آب بخورم اعصابم یکم‌آروم‌شه درو‌بستم
دیدم‌داره میکوبه به در التماس میکنه ماما ماما
اومدم درو‌با عصبانیت باز کردم پشت در بود پاش رفت لای در
غش کرد از گریه از حال رفت
امروز واکسن زده بود بچم تب داشت حالش بد بود
انقد خودمو زدم همه جام قرمز شده
سر درد گرفتم انقد کوبیدم تو سرو صورت خودم
دارم از عذاب وجدان میمیرم
😔😔😔😔
به جای اینکه خودتو بزنی حوصلتو بیشتر کن
ای بابا اتفاقه دیگه انقد خود سرزنشی نکن
مادر بدی نیستی بی حوصله هستی منم یه وقتایی کم میارم ولی هر وقت اینطوری شدی به این فکر کن تو تنها پناه اون بچه هستی و اون بچه فقط در کنار تو آرومه پس ناامیدش نکن چون اون از ناراحتی تو هیچی نمیفهمه
اونکه سهوا پای بچتو انداختی لای در دردش رو یکی دو ساعت دیگه فراموش میکنه ولی اینکه جلو بچه عین دیوونه ها بزنی تو سر و صورت خودت تو ذهن بچه میمونه و چ بسا خودشم از اون کار میکنه
توام ادمی از سنگ که نیستی عزیزم.خسته و کلافه میشی پیش میاد.مهم اینه از الان به بعد سعی کنی ارومتر باشی.
به زور نخوابونش.خودت دراز بکش اینقدر بازی کنه و بره و بیاد تا خسته بشه خودش بخوابه.لازم نی همش دورش باشی که.
وای نکن اینجور.بخدا درکت میکنم چی میگی.باتمام وجود
اما به این فکر کن بچت جز تو هیچکس رو نداره که باهاش مدارا کنه...وقتی میبینی نمیخوابه پافشاری نکن.ببر بازیش بده یه چی بزارید بخورید.ماساژش بده.میدونم گاهی ادم دلش میخواد خونه به سکوت بره و فقط استراحت کنه ولی ماکه ادم نیستیم فرشته اییم...چون مادریم...چیزی نیست فردا بیدارمیشه چیزی یادش نیست
سلام مامان عزیز
همین که از عصبانیتتون ناراحتی یعنی مامان خوبی هستید
من شرایط شمارو نمیدونم ولی منم قبلا زود عصبی میشدم
بخاطر افسردگی بود
به خودتون برسید،و به خودتون قول بدید عصبانی نشید
شما مادری،کوچولوی شما همه ی امیدش شمایی
عذاب وجدان نداشته باش
اون بزرگ میشه و فراموش میکنه،از الان تصمیم بگیر مامان آروم تری باشی
من تونستم
شماهم میتونی
خیلی انرژی داره
خستگی‌ناپذیره ، تا صبح سیصد بار بیدار میشه
یه ناخونشو‌میخوام تو خواب بگیرم بخدا یکساعت و‌نیم‌طول‌میکشه انقد بیدار میشه دستشو‌میکشه گریه میکنه، اصلاً خواب عمیق نداره
دارم نابود میشم از خستگی
