2733
2734

پنج ماهه باردارم خیلی حس غم و اندوه دارم.همش در حال بغض و گریه ام و شوهرمم با اینکه خیلی مهربون و صبوره ولی میدونم کلافه شده...

بیشترین علت ناراحتیم هم فاصله زیاد خونه تا محل کارم و دوری از خانوادمه.محل کارم و خونه مادرم تهرانه ولی خودمون کرجیم.

عامل بعدیش اینه همسرم یه پسر پونزده ساله از ازدواج قبل داره که چندماهه اومده با ما زندگی کنه و تحمل اخلاقهای غد و قیافه گرفتنهاش رو ندارم...بخاطرش از خونمون فراریم


همه اینها کلافم کرده خیلی دلم میخواد یکی  دوستانه راهنماییم کنه بخصوص اگر شرایط مشابهی داشته...به خانوادمم نمیتونم چیزی بگم نمیخوام بخاطرم غصه بخورن

عزیزدلم شما الان فقط به فکر اون کوچولوی تودلی باش😍 به این فکرکن که کوچیکترین استرسی باعث میشه بچه ت کولیکی یا رفلاکسی بشه و خودت هم گرفتار بشی، کنترلش سخته ولی ممکنه👌

اینجا هم زیاد به مشاوره ی درست و دوستانه ای نمیرسی شاید بهتر باشه با یک روانشناس خبره صحبت کنی

 از همه بانوان سرزمینم میخواهم که مستند انقلاب جنسی را حتما تماشا کنند👌

ب این فکر کن اگه استراحت مطلق میشدی و مجبور بودی مثل من ۹ ماه رو تخت ییوفتی چقد شرایط بدتر میشد.  پس خداروشکر کن و به چیزای مثبت فکر کن .اینم میگذره و فقط خاطره ش میمونه

به ذره گر نظر لطف بوتراب کند...به آسمان رود و کار آفتاب کند...


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز