چند روز دیگه رستوران دعوتم ولی همسرم اجازه نمیده برم .به خاطر کرونا .از وقتی گفتن نه نمیریم ریختم بهم .آخه همه فامیلامون میرن اصلا سخت نمیگیرن. ولی شوهر من تو این کرونا خیلی به من فشار آورد. بهش میگم خجالت می کشم همه می رن اونوقت من نرم.اصلا براش مهم نیست میگه اصلا و به هیچ وجه
نه والا رستوران نرفتیم ولی غذا زیاد گرفتیم اوردیم خونه خوردیم
من میرم
دوبار رفتم ی بار عقد داداشم بود ی بارم قبلش رفته بودیم ی شهر دیگه
ما میریم
خوب نرو چه اجباریه ما سفارش میدیم خونه میخوریم چون کترینگه رستوران یکبار که کرونا تازه شروع شده بود رفتم به دعوت مادرم
خوب درست میگه ماهم از وقتی کرونا اومده هیج جا نرفتیم درستش همینه اون فامیلها باید خجالت بکشن که پا مبشن تو ای وًًضعیت میرن رستوران اونم دورهم تعداد بالا
فقط یکبار اونم تولدم که البته رفتیم طبقه بالا که فقط من و همسرم بودیم
ولی چندبار غذا سفارش دادیم آوردن خونه
من چون کارمندم و وقت غذا درست کردن ندارم تقریبا هر روز غذا از بیرون میگیرم میارم خونه داغ میکنم میخورم ولی رستورانی که بخوام برم بشینم فقط یکبار اونم رستوران سنتی بود آلاچیق داره و هر کسی توی فضای خودش تنها مینشست غذاشو میخورد...
بیرون برگرفتم اما برم تو رستوران بشینم یه بار اونم اخروقت بود کسی نبود
اگه همه نریزن سرم . ..😂
من یک ترم تو بیمارستان گذروندم ،چند ماه بیمارستان کار کردم ، چند تا عروسی باحال دعوت شدم ، مسافرت رفتم ، عید دیدنی همه ازمون توقع داشتن بریم خونشون چون دو ساله عروسی کردیم و خونه اکثر فامیل نرفته بودیم پس همه جا برا عید دیدنی رفتیم ، پارک و رستوران و مسجد و حسینیه و ... هم چند بار رفتیم . ولی ماسک و الکل تا جایی که میشد استفاده کردیم . کرونا هم نگرفتیم . داروی جامع امام کاظم استفاده میکنیم .
هفته ای یه بار میریم
اره رفتم
و می رم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
