من سر یه موضوعی ک تایپک قبلم هست با خانواده همسرم دعوام شد.اونام هم ب شوهرم گفتن دیگه ب زنت بگو نیاد خونه ما اون بچه ما نیست و شوهرمم گفت باشه قطع رابطه .بعد فهمیدن اشتباه از دخترشون بود یروز ک همه بچه هاش بودن مادرشوهرم اومد خونم ک بیا شام خونمون گفتم ممنون نمیتونم بیام و هی بهونه اوردم و اخر گفت نیای زشته بیا و منم گفتم حالا نرم میگن مقصر تو بودی وگرنه نخواستی رو در رو شی.هرچی ب شوهرم زنگ زدم ک برم یا نه جواب نداد رفتم بعد رفتنم گفتم مادرت اومد و فلان هیچی نگف.موند دو روز بعدش.اومد باشگاه(باشگاه ماله شوهرمه)من مربی باشگاهم.صاحب باشگاه شوهرمه.بوفه باشگاهم داده دست برادرشوهرم کار میکنه ک خواهرشوهرم تو سانس بانوان اونجا وایمیستاد و منشی گری میکرد ک با خواهرشوهرم دعوام شد دیگه نمیاد.من ساعت کاریم ۱۰ به بعد هس قبل من هم مربی دیگه میاد.بعد اینکه خواهرشوهرم نیومد مربی قبلی گفت من حواسم ب باشگاه میشه باشگاه رو باز میکنم تا بیای تا سر فرصت منشی بگیرم .(اینم از خیر خواهیش بود)کلا چند روز این خانم باشگاه رو باز کرد مادرشوهرم اومد گف اره چرا اون باز میکنه خودت باز کن و منم عجله داشتم گفتم بعدا حرف میزنیم و رفتم
خب
خبببببببببب
بچه ها دلیل اینکه من چرا نمیرم خودم بازکنم من دوتا بچه دوساله دارم تا میرم بلند میشن گریه میکنن مجبورم وایستم مامانم بیاد خونمون پیش بچه ها تا من برم .بخاطر همین شوهرم سانس کلاس منو ده ب بعد کرده ک بچه هام اذیت نشن.خلاصه فرداش نزدیک ده میرفتم باشگاه پدرشوهرم تو خیابون جلوم رو گرفت با توپ پر ک ساعت چنده گفتم ده گفت باشگاه چندباز میشه گفتم ۸ کی باز کرده گفتم مربی خیلی بیخود کرده باز کرده مگه صاحب نداره باشگاه و فلان فردا یچیز کم بشه کی جواب میده و شروع کرد ب حرف زدن منم هیچی نگفتم فقط گفتم با شوهرم صحبت کنید اون خودش مدیریت میکنه جلو همه داد میزنه برو خوش اومدی برو منم نارحت شدم و ب شوهرم گفتم صاحب اینجا چند نفره من ازتو باید حرف بشنوم یا پدرت یا مادرت یا خواهرت نارحت شد گفت مقصر خودتی ک پاشدی رفتی خونشون تو محتاج اونانیستی
تموم این کاراشون اینه که من نرم باشگاه چرا دخترشون دیگه نمیاد باشگاه.چرا من میرم اون نمیاد چرا من موفقم لنگ اونا نیستم.منم از اون روز نرفتم تا موند روز مهمونی هم نرفتم مادرش زنگ زد ب شوهرم چرا زن و بچت نیومدن اونم گفت خونه نیستن.دیگه هم خبری ازشون نیس نه اومدن نه رفتن .مامانم میگه کوتاه بیا برو تو ولی تا الان چندبار بی احترامی کردن بهم فقط هم با من اینطورن.بابام تا حالا با من انطور حرف نزده بود ک این زده
حالا من اشتباه میکنم نمیرم یا درست ؟اگه منو دیدن گفتن چرا چی جوابشون رو بدم
خیلی رسمی و جدی میگفتی جناب احترام خودتو نگه دار من یه صاحب کار دارم اونم شوهرمه باشگاه مال ایشونه کسی هم قرار باشه از کم شدن وسایل بترسه ایشونه نه شما منم اینجا یه مربی هستم که تایم کاری خاص خودم رو دارم قرار نیست ساعتشو شما مشخص کنید در ضمن کسی که بیشتر از صاحب عزا گریه میکنه بخاطر حلواشه
بعدم یه اخم میکردی میرفتی
خونشون نرو ولی باشگاهو حتما برو
حالا دیگ باشگاه نمیری؟
وااای چقدر دخالت میکنن خانوادش قشنگ معلومه نمیتونن ببینن ک تو میری باشگا
فکر میکنم شوهرتم زیاد پشتت نیست نه؟
بچه هات چطورن یادمه میگفتی اینقد شیطونن ک مامانت هم نگه نمیدارتشون الان چطور نگه میداره؟
از 10 میری تا کی؟
خودت ماشین بر میداری؟
فک. کنم نمیتونن واقعا ببینن ک تو اینجوری
راستی خواهر شوهرت بچه نداره یا حامله نمیشه
ارسال نظر شما
