منت همه چیو سرم میذاره همیشه دعوامونه حتی یه ذره هم بهش اعتماد ندارم بخام چیزی از زندگیمو بهش بگم همش اخماش برای من تو همه و هر حرفی میزنه کلی متلک بدای من توشه بضی وقتا حتا تو جمع با حرفاش شرمندم میکنه دیگه نمیتونم تحملش کنم هرکی میاد خونمون این بحثو راه میندازه ک بچه نباید سربار باشه باید خودش پول دربیاره اصلن شرایطمو درک نمیکنه بچم بودم هوده هیچوقت رابطه خوبی با هم نداشتیم دیگه کشش زندگی با مادرمو ندارم همش حرفای بد میزنه واقعن داره روحمو عذاب میده
کم باهاشون درارتباط باشیدگلم
چن سالته
برو سرکار کمتر خونه باشی
اگه آقا هستی مستقل شو
چی بگم😑
تو منی یامن تو؟؟؟؟؟
منم همینطوریم.... چرا مامانا حس نمیکنن که بچه هاشون روی حرفاشون حساسن چرااااااا🥺
چند سالته ؟ چکار میکنی؟ دانشجویی یا دنبال کار
میدونم شاید سخت باشه ولی منم مث تو بودم
یه زمانی خداخدامیکنی که یه لحظه مامانت ازبیمارستان برگرده حتی بهت گیربده اذیتت کنه به خداقول میدی خم به ابروت نیاری فقط سالم برگرده
منم مثل تو.. واقعا خسته شدم..دلمو شکونده.. هیچ وقت پشتم نبوده.. همیشه الویتش پسراشن.. هیچوقت نشده از من وخاهرم تعریف کنه فقط از عروساش پیش بقیه تعریف میکنه.. الاانم دوهفته اس باهاش قهرم.. اصلا هم دلتنگ نیستم.. چون منو به زنداداشام وداداشام میفروشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
