با تو خوبم بی تو اما پر غبار
باتو شادم بی تو اما بی تبار
باتو ماهم باز می تابم به شب
بی تو هر لحظه به تاریکی به غار
مثل فانوسم به دریاهای دور
راه یابم در خیالت چون سوار
مثل جنگل های سبزی در شمال
می خروشم در چمن در چشمه سار
تا تو جاری میشوی سیلی رسد
بشکند سد دل و قلب حصار
غنچه ها خارند رو در روی تو
پیش تو گردد خجل هر گلزار
موجها از عطر تو کف می کنند
تا تو تن را می سپاری جویبار
موج گیسوی تو طوفان میکند
گر برون ریزد ز مویت چند تار.........♡