چرااااا من اینجوری میشم؟؟؟؟؟

ftme_28

عضویت: 1399/05/24

تعداد پست: 4158

عزیزم عادیه

سعی کن کنار بیای

زیاد بخوای دنبال دلیل و قانع کردن باشی بدترم میشی

1400/04/03

|

22:00

hamta0

عضویت: 1400/03/22

تعداد پست: 588

عزیزم..

خب چارسال خیلیه..

خودتو سرگرم کن از جاهایی ک باهاش خاطره داری رد نشو

1400/04/03

|

22:01

مدیر استارتر

عضویت: 1399/12/13

تعداد پست: 5769

پس کی قراره خودمو ببخشم

من ک تمام تلاشم و کردم

چرا من

منی که تو این ماجرا درصدی مقصر نبودم باید انقد عذاب بکشم...

بابا از نبودنت خستم،از اینکه هنوز هم به این فکر میکنم که کاش همش خواب بود،از اینکه چرا نمیتونم کنار بیام.بابا همه فک میکنن من کنار اومدم با جای خالیت اما هیچکس نمیدونه که چقد یواشکی اومدم پیشت،یواشکی برات اشک ریختم يواشکی آز درد نبودت رفتم زیر سِرُم،بابا وقتی نیستی دیگه خودم و واسه کی لوس کنم؟ آز کی کمک بخوام که با جون و دل برام انجام بده دلم تنگ شده بپرم بغلت ولی آخه چجوری...مرسی خدا از اینکه هستی،ولی در و رو به مردم ما بَستی،آتئیست میشم بفهمم توام با اینا هم دستی....از این به بعد بگید روزِ میگم شبِ....از این به بعد اگه خداهم باشید من یکی آتئیستم:) تو چشام نگا کن و دستت و بذار تو دستم،غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم،اگه ابر بارون بشه بارونِ بی امون بشه،دل و سر پناه کن و دستت و بذار تو دستم غزلشونم♡

1400/04/03

|

22:01

مدیر استارتر

عضویت: 1399/12/13

تعداد پست: 5769

مامانم میگه ملت طلاق میگیرن انقد ب خاطرات فک نمیکنن

تو چرا اینجوری میکنی

اخه مثلا اصلااااا بهش فک نمیکنماااا کاملا یهویی یکی از خاطرات مسخرش میاد تو ذهنم و خدا اون روز و بخیر کنه ک برام جهنم میشه

بابا از نبودنت خستم،از اینکه هنوز هم به این فکر میکنم که کاش همش خواب بود،از اینکه چرا نمیتونم کنار بیام.بابا همه فک میکنن من کنار اومدم با جای خالیت اما هیچکس نمیدونه که چقد یواشکی اومدم پیشت،یواشکی برات اشک ریختم يواشکی آز درد نبودت رفتم زیر سِرُم،بابا وقتی نیستی دیگه خودم و واسه کی لوس کنم؟ آز کی کمک بخوام که با جون و دل برام انجام بده دلم تنگ شده بپرم بغلت ولی آخه چجوری...مرسی خدا از اینکه هستی،ولی در و رو به مردم ما بَستی،آتئیست میشم بفهمم توام با اینا هم دستی....از این به بعد بگید روزِ میگم شبِ....از این به بعد اگه خداهم باشید من یکی آتئیستم:) تو چشام نگا کن و دستت و بذار تو دستم،غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم،اگه ابر بارون بشه بارونِ بی امون بشه،دل و سر پناه کن و دستت و بذار تو دستم غزلشونم♡

1400/04/03

|

22:02

hamta0

عضویت: 1400/03/22

تعداد پست: 588

پس کی قراره خودمو ببخشم من ک تمام تلاشم و کردم چرا من منی که تو این ماجرا درصدی مقصر نبودم باید ا ...

من همچنان تو یه زندگی هستم که خیلی خرد شدم... مجبورم موندم.. البته یه فکرایی کردم برای جدایی

میفهمم چی میگی.. شوهرم تو عقد بمن خیلی توهین کرد... دلمو خیلی شکوند...الان پشیمونه ولی میدونم از روی ناچاریش و ترسشه... سکوت کردم به موقعش برم آرزوی دیدنمو بزارم روی دلش... خودشم میدونه ازمن بهتر دیگه پیدا نمیکنه

1400/04/03

|

22:04

soheilajoon

عضویت: 1397/10/12

تعداد پست: 4754

عزیزم علتش اینکه ذهنتون با وجود همه ی چیزهایی ک گفتین باز هم شمارو مقصر این اتفاق میدونه...

یه خانوم قوی و مستقل هیچوقت بخاطر تموم کردن یه رابطه ی سمی غصه نمیخوره

سیاهیا بخشی از راه بزرگن که اگه نباشن رنگا معنی نمیدن ازشون نترس باهاشون عشق کن باهاشون بجنگ
نهایت خواب و آرامش توو عمق سیاهیه
بفهمش، اما آلوده‌ش نشو

یه الماس اگه تحت فشار نبود ک تبدیل به الماس نمیشد

من از دیوانه ها دیدم هزاران عاقل مرده‌‌‌..

1400/04/03

|

22:05

2 نفر لایک کرده اند ...

مدیر استارتر

عضویت: 1399/12/13

تعداد پست: 5769

من همچنان تو یه زندگی هستم که خیلی خرد شدم... مجبورم موندم.. البته یه فکرایی کردم برای جدایی میفهمم ...

خدا کمکت کنه خیلی سخته

من اون موقع۱۵سالم بود، نمیگم خیلی کوچیک بودم ولی بزرگ هم نبودم

من خودم و مقصر میدونم ک چرا اجازه دادم همچین اتفاقی بیوفته چرا پدر مادرم بهتر راهنمایی نکردن

چرا چرا چرا

چرا گذاشتن صیغه بشیم

برا مراسم نامزدی التماسشون کردم بهم بزنید

گفتن وای ابرو مون

گفتم توروخدا این ادم فلانه اینجوریه اونجوریه

گفتن مهمون دعوت کردیم

چرا باید بدترین خاطراتم برا روز مراسمم و روز پاگشام باید باشه؟

چرا من تو این گرفتاری افتادم

فقد میگم خدایا شکرت ک نجاتم دادی

اما موندم، میگم چرا اصلا اتفاق افتاد ک بخای نجاتم بدی

بابا از نبودنت خستم،از اینکه هنوز هم به این فکر میکنم که کاش همش خواب بود،از اینکه چرا نمیتونم کنار بیام.بابا همه فک میکنن من کنار اومدم با جای خالیت اما هیچکس نمیدونه که چقد یواشکی اومدم پیشت،یواشکی برات اشک ریختم يواشکی آز درد نبودت رفتم زیر سِرُم،بابا وقتی نیستی دیگه خودم و واسه کی لوس کنم؟ آز کی کمک بخوام که با جون و دل برام انجام بده دلم تنگ شده بپرم بغلت ولی آخه چجوری...مرسی خدا از اینکه هستی،ولی در و رو به مردم ما بَستی،آتئیست میشم بفهمم توام با اینا هم دستی....از این به بعد بگید روزِ میگم شبِ....از این به بعد اگه خداهم باشید من یکی آتئیستم:) تو چشام نگا کن و دستت و بذار تو دستم،غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم،اگه ابر بارون بشه بارونِ بی امون بشه،دل و سر پناه کن و دستت و بذار تو دستم غزلشونم♡

1400/04/03

|

22:10

مدیر استارتر

عضویت: 1399/12/13

تعداد پست: 5769

عزیزم علتش اینکه ذهنتون با وجود همه ی چیزهایی ک گفتین باز هم شمارو مقصر این اتفاق میدونه... یه خانو ...

ممنونم از حرفای قشنگت

مرسی عزیزم😘

بابا از نبودنت خستم،از اینکه هنوز هم به این فکر میکنم که کاش همش خواب بود،از اینکه چرا نمیتونم کنار بیام.بابا همه فک میکنن من کنار اومدم با جای خالیت اما هیچکس نمیدونه که چقد یواشکی اومدم پیشت،یواشکی برات اشک ریختم يواشکی آز درد نبودت رفتم زیر سِرُم،بابا وقتی نیستی دیگه خودم و واسه کی لوس کنم؟ آز کی کمک بخوام که با جون و دل برام انجام بده دلم تنگ شده بپرم بغلت ولی آخه چجوری...مرسی خدا از اینکه هستی،ولی در و رو به مردم ما بَستی،آتئیست میشم بفهمم توام با اینا هم دستی....از این به بعد بگید روزِ میگم شبِ....از این به بعد اگه خداهم باشید من یکی آتئیستم:) تو چشام نگا کن و دستت و بذار تو دستم،غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم،اگه ابر بارون بشه بارونِ بی امون بشه،دل و سر پناه کن و دستت و بذار تو دستم غزلشونم♡

1400/04/03

|

22:11

hamta0

عضویت: 1400/03/22

تعداد پست: 588

خدا کمکت کنه خیلی سخته من اون موقع۱۵سالم بود، نمیگم خیلی کوچیک بودم ولی بزرگ هم نبودم من خودم و مق ...

خداروشکر که تموم شد هرچی بود... منم ازدواجم به اجبار خانوادم بود.. گفتن سنت داره میره بالا.. این یارو کارمنده خونه داره فلانه بهمانه... شوهرمم خیلی پاپیچم شد اصرار کرد چندبار اومد خاستگاری.. ازش خوشم اومد قبول کردم

اما آدم بی شعوریه خسیسه رفیق بازه بچه ننه است...

خییییلیییی باش کنار اومدم خیلی خاستم دلشو بدست بیارم حتی مدتی بخاطرش چادری شدم خیلی سختم بود... یمدت خونوادمو گذاشتم کنار

عزیزم برو خودتو سرگرم کن کار کن.. زندگی کن خوش باش.. غصه هیچیو نخور....

خدا خیلی بزرگه باهاش حرف بزن

1400/04/03

|

22:15

مدیر استارتر

عضویت: 1399/12/13

تعداد پست: 5769

خداروشکر که تموم شد هرچی بود... منم ازدواجم به اجبار خانوادم بود.. گفتن سنت داره میره بالا.. این یار ...

ای بابا

ب نظرم خوب کاری میکنید که به جدایی فکر میکنید

ان شاالله خدا کمکتون کنه

ممنون عزیزم ببخشید اگر ناراحت شدی😘♥

بابا از نبودنت خستم،از اینکه هنوز هم به این فکر میکنم که کاش همش خواب بود،از اینکه چرا نمیتونم کنار بیام.بابا همه فک میکنن من کنار اومدم با جای خالیت اما هیچکس نمیدونه که چقد یواشکی اومدم پیشت،یواشکی برات اشک ریختم يواشکی آز درد نبودت رفتم زیر سِرُم،بابا وقتی نیستی دیگه خودم و واسه کی لوس کنم؟ آز کی کمک بخوام که با جون و دل برام انجام بده دلم تنگ شده بپرم بغلت ولی آخه چجوری...مرسی خدا از اینکه هستی،ولی در و رو به مردم ما بَستی،آتئیست میشم بفهمم توام با اینا هم دستی....از این به بعد بگید روزِ میگم شبِ....از این به بعد اگه خداهم باشید من یکی آتئیستم:) تو چشام نگا کن و دستت و بذار تو دستم،غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم،اگه ابر بارون بشه بارونِ بی امون بشه،دل و سر پناه کن و دستت و بذار تو دستم غزلشونم♡

1400/04/03

|

22:24

hamta0

عضویت: 1400/03/22

تعداد پست: 588

ای بابا ب نظرم خوب کاری میکنید که به جدایی فکر میکنید ان شاالله خدا کمکتون کنه ممنون عزیزم ببخشید ...

قربونت بشم عزیزم.. برات آرزوی بهترینارو دارم🌹😍

1400/04/03

|

23:35