۱۵ سالم بود همیشه برا شوخی و ازار بقیه سوار خط ویژه میشدیم
قبلش جرات یا حقیقت بازی میکردیم نوبت من شد
گفتم جرات ،،یه ایستگاهی طلبه سوار شد
وای گفتن برو کنار حاج اقا بشین 😑😑 منم رفتم آ
ولی از همه عجیب تر این بود پسره تسبیحش رو بهم داد گفت ذکر بگو و ان شاءالله خدا هدایتت کنه