خواهرامن 10ساله ازدواج کردم،شوهرم ادم بدی نیست،فوق العاده کاری ومسئولیت پذیره،هرچی داره ونداره توخونه خرجمیکنه ـولی متاسفانه اخلاق نداره بداخلاقه سریع عصبانی میشه واکنش نشون میده،کم حرفه،اصلاوابدااجتماعی نیست،اهل رفت وآمدبافامیل حتی خانواده خودش وخانواده منم نیست من تنهاهمه جامیرم ـاهل محبت ونازونوازش زنم نیس ـمحبت کلامی نداره،یه دختر7ساله ام دارم شوهرم دوستش داره دخترموولی اصلامحبت نمیکنه بهش،اصلابغلش نمیکنه باهاش همکلام نمیشه ـوقتی ازسرکارمیادخونه انگارنه انگاربچم داره جلوش راه میره خیلی بی توجهه بهش ـحالامن به درک صدباربهش گفتم به دخترت محبت کن بچه به این خوبی به این آرومی داری گناه داره عین خیالش نیست،من باهمین بی محبتیاش نابودشدم دلم نمیخواددخترمم نابودبشه ولی فایده نداره ـتایه کلام دخترم بیشترباهاش حرف میزنه دادمیزنه واکنش منفی نشون میدهـ....چندماهه پیش نتونستم واردنی نی سایت بشم گوشیم ودادم گفتم من وببرتواین سایت من وواردکردـهرشبم میره بیکارمیشه اعلانات من ومیخونه ـدیشب سردخترم باهاش بحثم دخترم دوبارگفت بابادادزد،منم خیلی عصبانی شدم ـگفتم حوصله نداشتی چرابچه خواستی ـدوتاحرف بهم زدرفت خوابیدـگفت گوشیتوبزارروساعت4بیدارشم برم سرکار،،،منم تااخرشب تونی نی سایت بودم ـیه نفرتاپیک زده بودخیلی خیلی عاشق شوهرمم وازاین حرفاـمنم نوشتم من عاشق شوهرم نیستم فقط وابستشم براادامه زندگی این حس شماروبه بچه هام دارم ـیادم رفت پاک کنم من همیشه اعلاناتم وپاک میکنم شوهرم نخونه ـبعدرفتم گوشی وگذاشتم بالاسرش ساعت 4زنگ بخورع بره بعددیدم رفتع ازهمون صفحه ای که من اینارانوشتم اسکرین گرفته گذاشته زمینه گوشیم ـچیکارکنم حالاتایه هفته عزاعمومیه توخونمون