یه روز همسرم داشته میومده خونه یه دختر بچه سه ساله تنها میبینه فکرکرده دختر خودمونه وقتیکه نزدیکش میشه میبینه طفلی حتی کفش هم پاش نیست وگریه میکنه سوارش میکنه وکلی میگرده تایه پسر بچه میگه آقا خواهرمو کجا میبری میگفت بردمش خونه مادرش حتی یادش نکرده که این طفلی گم شده☹️☹️