اولیش خاب دیدم من دارم آروم همش میخندم و یکی از خانومای فامیل همش ذوق میکنه و میگه چقد خنده ات قشنگه و بهم ابراز محبت میکنه البته از نوع خوبش.
دومیشم دیشب خاب دیدم یه نوزاد پسر داشتم که شیرش دادم بار اولم بود بقیه بهم میگفتن چیکار کن بعدش دستای پسرمو گرفتم بلند شدو کمی با کمک من برای اولین بار راه رفت و حرف زد توی خاب نمیدونستم باباش کیه انگار بچه نامشروع بود😑ولی خیییلی حس خوبی بهش داشتم و بقیه هم با اینکه میدونستن معلوم نیست باباش کیه اصلاا براشون مهم نبود اما برای خودم سخت بود.
ممنونم عزیزم اجرت با امام حسین علیه السلام.