من شاغل بودم ناراضی بودم ترکش کردم الان راضی ترهستم،هرکسی براساس روحیاتش بایدتصمیم بگیره
شاغل و راضی
من شاغل بودم رشته ام ایمنی وبهداشت کار بود تو کارخانه کارمیکردم ثابت از شنبه تا ۴ شنبه از ۸ صبح تا ۴ بعدازظهر،۵ شنبه ها هم یه‌کارخانه دیگه مشاوره میرفتم ،بعداکه حامله شدم دیگه سرکار نرفتم شوهرم دوس نداشت بچه رو بزارم مهد کودک ،بعد ۶ سال هم بچه دومم رو آوردم کلا با بچه هام مشغولم بچه اولم رو ۲ سال مهدقرآن می‌بردم، بعد پیش دبستانی و بعد دبستان خودمم باشگاه میرفتم
من اگر بخوام کامل بگم شرایط مالی پدرم خیلی خوبه و بهترین جهاز و برام فراهم کرده و چون تک دختر هستم میگه من همیشه هواتو دارم اما خب نه اینکه همسرم متوجه بشه و عادت کنه.مادر بهم میگه درس بخون ادامه تحصیل بده به جای اینکه کل تایمتو بزاری بری سرکار.خلاصه هنوز واقعا تصمیم نگرفتم.از طرفی میگم همسرم نگه من همش بیکارم
هستم .خداروشکر راضیم
پولهایی که پدرت بهت میده رو جمع کن یه کار واسه خودت دست و پا کن ،اگه کار از خودت باشه ارزش داره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
