2737
2739

 من از کلاس پنجم دبستان تا اول دبیرستان پسر همسایمون که برادر دوستمم بود خییییلی نگاه من میکرد خیلی زیاد یعنی از همون زمانی که کلاس پنجم بودم صبحا که میرفتم مدرسه باهم میرفتیم سه سال از من بزرگتر بود تا زمانی که اول دبیرستان بودم با خواهرش تو یه کلاس و این شد سرویس ما و هرروز صبح مارو میبرد و میاورد بعد من به دوستم میگفتم چرا داداشت یجوری نگاه من میکنه عیبو ایرادری دارم به شوخی و اینا گفت شاید دلش گیره منم گفتم برو‌بابا خدانکنه یعنی کل مسیر رفت و برگشت چشمش رو من بود به طوری که خییلی معذب میشدم خودمو مچاله میکردم تو صندلی که کمتر تو دیدش باشم بعدش دیگه به مامانم گفتم نمیخوام با اینا برم معذبم با تاکسی میرم تازه صبحا همش استرس دارم که منتظر من باشنو اینا مامانمم گفت نه اصلا دخترمو تک و تنها نمیفرستم با تاکسی دیگه یه عالمه اسرار کردم قبول کرد  تا اینجاشو بخونید تن تند تابپ میکنم 

 السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه السلام علیک یا حجه الله فی ارضه السلام علیک یا خلیفه الرحمن و یا شریک القران و یا امام الانس و الجان

لایک

باید تلاش کنیم! باید زحمت بکشیم! ببین رسیدن به چیزایی که تو دلته راحت نیست! اینجا هیچکس قرار نیست به دادت برسه و برات کاخ رویاهاتو بسازه! اگه چیزیو با تمام وجودت ميخواي،خودت با دستات به دستش بیار! اینجوری یاد میگیری قدر داشته هاتو بدونی و بیشتر ازشون لذت ببری تلاش کن ادامه بده! زمین بخور بلند شو و دوباره ادامه بده!هربار قوی تر از قبل! هربار راغب تر از قبل این خستگیا می ارزه! چون یه روزی به خاطرش خودتو محکم بغل میکنی، پس تسلیم نشو خوب؟! :) 🫂🫀 اهای من! تو باید انجامش بدی... باید بتونی؛ باید موفق بشی 💛 باید.... ۲ تیر۱۴۰۲ من دارم میااام


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
2738

لایک کن با شصت پات

 خاص بودن بی فایدسـت خـاصـیتـ داشـته باشـین😏ازصدای گذرآبـ چنان فهمیـدم تندترازآبـ روان عمـرگران میگذرد زندگی را نفسی ست.ارزش غــم خوردن نـیسـت..آنقدرسیـربخند تاکه ندانی غم چیست😶

دیگه مامانم کم کم راضی شد که خودم بیام و برم به دوستم به یه لهانه ای گفتم بعد از مدرسه باید برم لوازم تحریر خرید دارم این داداشش بنده خدا اومده بوددم لوازم تحریر وایساده بود تا من کارمو انجام بدم هر چیم گفتم من طول میکشه کارم قبول نکردن اصلا نزاشتن خودم بیام دیگه گذشتو گذشت تا عید نوروز برا من یه خاستگار اومد شوهرم موقعیت عالی  خیلی همه چی اوکی بعد مامانم قبول کرد 

 السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه السلام علیک یا حجه الله فی ارضه السلام علیک یا خلیفه الرحمن و یا شریک القران و یا امام الانس و الجان
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز