2737
2734
عنوان

خیلی بیکسم

340 بازدید | 14 پست

من بابا ندارم کلا تمام دلخوشیم خونه مامانمه هردفه رفتیم با خواهرم همش مادرم جنگید.

دیروز ظهر انقد جنگید توخیابون بام که ول کردم رفتم خونه خواهرم ناهار اونم که اصلا انقد سرد برخورد میکنه ک اصن فایده نداره بری.

خلاصه بعدازظهر خواهرم گف بریم خونه مامان دلم نبود ولی چون شوهرم فک میکرد اونجام رفتم اینم بگم ظهرش چون شوهرم خونه مادرش بود گفتم اگه برگردم میگن بینم چیشده ول کرده اومده.

غروب رفتم مامانم میخواس گلیم فرش بخره بخدا از بازار تاخونه یه نفری براش اوردمش .اومدیم خونه دیدیم برق نی مامانم باز گذاشت غر زدن کلا دلش نی خونش بریم انقد غر زد ک زنگ زدم شوهرم اومد باش رفتم انقد اعصابم خراب بود باش جنگم شد حق هم داشت ساعت ده شب بود شام میخواس منم اعصابم داغون نمیتونستم وایسم پای گاز .صبحش ک رفته بودم خونه مادرم یه بسته گوشت  ولوبیا سبز بردم که بهش فشار نیاد ولی بازبا دعوا میخواس بپذه .شب برق نبود خودم وایسادم پا گاز بجا رب ابغوره گذاشته بود جلو دستم منم عصبی شدم داد زدم مامانمم قابلمه رو ریخت دلم گرف من دوهفته گوشت نخرید شوهرم بعد مادرم اینجوری گوشت وریخت تارفت .واسه همین ب شوهرم زنگ زدم بیاد اونم لج کرده بود شام میخوام ساندویچ نمیخورم منم واقعا توانشو نداشتم .شوهرم میگف گوه میخوری بری دیگه خونه مادرت وقتی نمیسازیت.

برای چی واسه شوهرت تعریف کردی

مادر کی میایی تا من هم طعم شیرین مادر شدن رو بچشم؟ جانانم چند بار است که خواب تو را دیده ام در بغل بودی چه حس شیرینی بود بودنت .دلبندم چند تار موهای مامان و باباسفید شده پس تو نمیخواهیی بیایی و بمانی برای من برادرت تا ۳۹ هفته مهمان دلم بود چقدر حس زیبایی بود بودنش برای من اما برادرت قبل آمدن به بغلم به سوی آسمان پر کشید مادر این همه درد و رنج کافی نیست ؟؟؟؟درد از دست دادن برادرت درد نیامدن تو مادر دلم برای در آغوش گرفتنت پر میکشد تا کی حسرت شنیدن خنده هایت را بکشم مادر کی تو میایی من را صدا کنی مامان و من با همه وجودم بگویم جانم عزیزتر از جان مادر


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
😔😔😔😔

آدم یه موقع ها باید با واقعیت کنار بیاد نرفتنت خیلی بهتره

چون شوهرت حداقل نمیفهمه بینتون چی میگذره

به خدا همین شوهرت دو روز دیگه سواستفاده میکنه

فکر میکنه بی کسو کاری یا هیشکی دوست نداره


2738
آدم یه موقع ها باید با واقعیت کنار بیاد نرفتنت خیلی بهتره چون شوهرت حداقل نمیفهمه بینتون چی میگذره ...

دقیقا دیشب افتصاحی دراورد گوه میخوری بری شام درست کن ساعت ده شب بود منم سرم درد میکرد😔😔😔😔

اومد دنبالم مادرم اومد دم در کلی برنج خیسوندم خداروخوش نمیا ایجور میکنی و کلن همه چیو گف

پس خیلی ام بد نیس مادرت مهربونه ک اومده دنبالت و کلی ام برنج خیسونده. مادرا رنج کشیدن  هواشونو داشته باشیم. اگه عصبی ان کلا کوتاه بیا قربون صدقش برو.بگو باشه مامان حق با شماس.

شیشه عطر خدا...     لب دیوار شکست         همه جا پرشده از بوی خدا....    دیدنش اسان است                سخت آنست نبینی اورا.....

اشتباه نکن عزیزم 

گاهی تنهایی بهتر از اینه که خودت را به آدمهای دیگه تحمیل کنی

بشین سر زندگیت ،یه هنری یاد بگیر،خیاطی، هر چی که خوشت میاد

خودتا مشغول کن

برو پارک

سعی کن یه دوست خوب پیدا کنی

گاهی دوستا از خانواده به آدم نزدیک ترن

من خودم یکی از خواهرام کوچه پشتی مونه یکی کوچه پایینی ،مادرم سه تا کوچه اونطرف تر

ولی وقتی تمایلی به رفت و آمد ندارن منم نمیرم

دیروز حتی از جلو خونه بابام اینا رد شدم رفتم پارک ،یه بستی خوردم و اومدم خونمون

خدایا شکرت   
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز