هوف خسته شدم بقران خودم حال درستی ندارم
دارم عذاب میکشم
خدا لعنتش کنه خدا کنه بمیره خودش دید اخلاق من چجوره گوه خورد اخه اومد من گرفت
چرا اینکار کرد
من ادم تو سری خوری نیسم نمیتونم هر حرفیو قبول کنم نمیتونم کوتاه بیام سر چیزی حقمه
سر اینم هی بامن دعوا داره میگه دخترت لجبازه
بگو یا درست شه یا راهمون از هموجدا کنیم بچش هم مال خودش
واقعا خسته شدم بقران از فشار عصبی دارم میمیرم
بغض گلوم گرفته داره خفم میکنه
هرشب هرشب دعوا جنگ و بحث و غر
از دیشب سی صد بار دعوا کردیم
چ گناهی کردم هنوز ۱۸سالم نشده ایقدر عذاب باید بکشم
چی میشد منم مث بقیه دخترا درس میخوندم