2733
2739
عنوان

بیایین بگین حق با کیه

99 بازدید | 9 پست

من ۲۲ سالمه و نزدیک ۳ ساله با یه پسری هم سن خودم دوستم البته ۱ سال اول رل بودیم ولی بعدا کات کردیم بخاطر شرایط من نمیتونستیم کنار بیاییم با بعضی چیزا من ۴ ساله شوهرم مرده . بعد این پسره ک اسمش امیره ۱ سال اول رل ۲ ساله بعدی رو رفیق فوق صمیمی بودیم ب حدی ک شبو روزمون باهم میگذره ب هم علاقه هم داریم خیلی هم رو هم حساسیم من چون کسیو ندارم همیشه پشتم بوده یعنی یه چی خواستم نه نگفته و اینم بگم منم واسش کم نزاشتم 

بعد چن ماه میشه من خواستگار دارم ک ازدواح نکرده تا حالا من تا الان خیلی خواستگار داشتم ولی این خواستگارم چون برای چندیم باره ک رد کردم دوباره ازم خواستگاری کرد دو دل بودم قبول کنم یا ن با همین رفیقم امیر درمیون گذاشتم خودش گف قبول کن ولی بگو تا زمانی ک با خونوادت خواستگار نیومدی نمیتونی بهم نزدیک بشی سوار ماشینش هم نمیشی فقط گاهی کافه میتونین حرف بزنین گف نزار ازت سواستفاده کنه یه وقت میاد فقط ازت استفاده کنه اگ میخوادت با خونوادش بگو بیاد منم قبول کردم و ب اون خواستگارم گفتم اونم گف من چن ماه دیگ میتونم با خونوادم در میون بزارم چون امتحان میده میخواد قبول بشه امتحان بعد اونم با این ک خیلی فس فس کرد قبول کرد ک اوک فقط کافه گاهی میریم میحرفیم خیلی اصرار داشت باهم بریم دور دور با ماشین ولی امیر نزاشت حالا اخرین بار با خواستگارم ۳ ماه پیش کافه رفته بودیم چون اونجا یهویی پیشونیمو بوس کرد و نگو امیر از دور داره نگا میکنه بعد اون نزاشت گف بهونه بیار نرو باهاش کافه فقط تلفنی بحرفین حالا بعد ۳ ماه ک گذشت از رویه اون موضوع خواستگارم در مورد یه سری کار میخواد باهام بحرفه و در مورد اینده یه سری چیزا بگه ک میگف پشت تلفن نمیشه باید رو در رو بحرفیم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

 من امشب گفتم باشه یه روز میریم کافه میحرفیم من ک به امیر گفتم الان گیر داده بری باهاش کافه باید قید منو بزنی کلا همه چیو تموم میکنم اون ب من ترجیح میدی منم میگم خب خودت گفته بودی کافه بحرفین گف اون تا زمانی گفته بودم ک اون بنت نزدیک نشه الان ک شده نمیخوام بری باهاش کافه  چن ساعت بحث کردیم دعوامون شد که اخرش گفتم بسه بابا خستم کردی مگ تو نگفتی باهاش ازدواج کن پسر خوبیه الان چرا نمیزاری میخوای زندگیمو بهم بزنی میگ اون ک هنوز صدرصد معلوم نیس بیاد با خونوادش یا نه هر موقع اومد من گوه بخورم بگم نزدیکش نشو شاید نیومد الان حق با کیه ؟

2731

بنظرم به اون آقا بگو من با توجه به شرایطی که دارم و خودتونم میدونید امکان بیرون اومدن ندارم

شما اگر واقعا قصدتون جدیه با خانواده ها مطرح کنیم 

که هر دو طرف رو برای خودت نگه داری

2740
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز