بخدا هنوز فکرش ومیکنم حالم بدمیشه چن روز پیش ی پیامی اومد توگروه مبنی بر بچه دزدی ک ی عدا پاکستانی وارد ایران شدن و با متخصص کلیه قرار داشتن خیلیاشون رو گرفتن سرتون ودردنیارم دیرون رفتیم شهرستان خونه مادرشوهرم دخترم رفت بیرون بازی کنه منم تو حیاط ی لحظه صدا ترمز ی ماشین وبردم خلاصه رفتم دمه حیاط دیدم اومد پاش وبذار بیرون که بچم وبگیره با دختر همسایه که همسن دخترمه تا رسیدم جیغ زدم رفت خانمل بخدا قیافه مرد خیلی عجیب بود مال ایران نبود اصلا قیافش خیلی ترسیرم اومدیم داخل در و قفل کردیم بعدهمسایشون گفت دوروز پیش هم اون خیابون اونطرفی ی پرایدی همینی ک من دیدم اومد ی پسر۳ساله که دمه در بود وببره که خواهرش بهش رسید خیلی میترسم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چون دیشب تو گروه یکی از فامیلای من میگفت بچه ها امروز چنتا پراید بدون پلاک اومدن تو محله ها ...بچه میبرن ...تحت تعقیبن....اونا تقریبا نزدیکای جنوبن ک ماشینا رو دیدن...وووووای
وای فکرشم وحشتناکه بچه خودم که هیچی امکان نداره بینم بچه دیگرانو حتی دارن میبرن و من اجازه بدم.. شده از جونم بگذرم نمیزارم بچه رو ببرن مالهه هر کی میخواد باشه
دوروز پیش هم اومد همسایه ها گفتن شماره پلاک هم برداشتن خدا کنه بگیرنش گرچه حتما ماشین هم دزدی اخه عزیزم دستش ودراز کرد بگیره دخترم بهش گفت بیا شکلات بدم بهت چهرشم نگم برات که مثل ادم عادی نبود یعنی من توایران همچین چهره ای ندیدم تاالان