مستاجریم قراره خونمون بره شهر نامزدم بعد تاهفته دگ نمیریم این خونه ک هستیم رو گذاشتن بنگاهی هرروز چنتامرد یاپسرمیان نگامیکنن خونه رو منم خونه نمیمونم میزنم بیرون نامزدم داستانش کرده ک غلط میکنن پسرمیان نمیگن دخترداره شاید درحال استراحت کردن باشه چرامیان بحثمون شد اعصابش خراب شد گف وقتی خونه روخالی کردین بایدبرن نگاکنن ن الان ک ادم توش زندگی میکنه الان ناراحته مخمم نمیکشه ازش