خانوما وقتی خانواده شوهر بین زن و شوهری ک عاشق هم بودن آشوب و جنگ و دعوا راه انداختن و حرمت ها شکسته شد ولی مجبورن ادامه بدن ب اون زندگی زن باید چکار کنه ک تحمل زندگی راحتتر بشه براش
زن و شوهری که کسی بتونه تو رابطه شون دخالت کنه حریم خانوادگی نداشتن و هیچوقت نمیتونن زندگی خوبی داشته باشن در هیچ صورت خوشبخت نمیشن حتی اگه مادرشوهر و .... نباشن
منم خونواده شوهرم خیلی خاله زنکن حرف ببر بیار میکنن همش دعوا دارم با شوهرم عصبی شدم از دستشون تا میام یخورده ارامش داشته باشم باز بحثا شروع میشه حتی شوهرم اسم طلاقم اورد فعلا که ازشون فاصله گرفتم ببینم چی پیش میاد
از اون سیاستا یاد بگیره
جواب میده ب نظرم
تمرکزتوبزارروزندگیه خودت ازاول رابطتو بساز و بی خیال بقیه شوزندگیت اینجوری نجات پیدامیکنه
منم همیشه خانواده شوهرم باعث جدایی و قهر و حال بدم میشن من دیگه مخم رد داده ازدسشون دیگه نمیدونم چیکار کنم چون خیلی سیاست دارن براهمین فقط واگذارشون کردم بخدا..منو شوهرم عاشقانه همدیگه رو دوست داشتیم اما کل خانوادش باعث شدن حرمت هاشکستع بشه و رومون جلو هم باز بشه
اقا قانون بزاریدکه بخاطر کسی باهم دعوانکنید توخودت مشکلتوبامادرشوهرت حل کن نه باشوهرت
یا بگو وقتی اومدیم توخونه دیگه هیچ حرفی نباید ازبقیه بزنیم غیبت ممنوع فقط راجب خودتونووایندتون همین
اگه واقعاعاشق شوهرشه اصلا به شوهرش حرفی ازخانواده ش نزنه فقط خودشون باشن اینجوری دوباره بهم میل پیدامیکنن ورابطشون خوب میشه اونامیخوان اینادعواکنن این زنه که بایدعقل داشته باشه و هی حرف نبره نیاره زندگیشوخراب نکنه من خودمم ازدیشب اعصاب خورده ازخانواده شوهرم سرم دردگرفته اضطراب گرفتم ولی توروشون میخندم توروی شوهرم میخندم یکم زمان بگذره رفت وامدو کم میکنم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
