همسرم من قصد داره ی خونه باغ تو روستای پدریش بخره ولی من با خانوادش مشکل دارم و نمیتونم باهاشون کنار بیام اونا خودشون خونه ک نه ولی باغ دارن ک برای خودشون هم نیست فقط میان میرن توش ولی فامیلاشون اونجا هستن بعد کلا اونجارو بخریم باید هر هفته بریم اونجا و شک ندارم مادرش اینا و فامیلاشون هم میخوان بیان اونجا ومن اصلا خوشم نمیاد ازشون چون رابطه خوبی ندارم همسرم هم کمی تا حدودی تحت تاثیر حرفای پدر مادرش هست و تازه ازشون دوریم رفت امد نداریم دعوا داریم همیشه بخاطر اخلاق رفتارای اونا باهم و زندگی حتی یکبار داشت ب جدایی کشیده میشد برای همین نمیدونم چکار کنم میترسم بیشتر ب مشکل بخوریم ولی از ی طرفی هم میگم پشیمون میشم نخریم چون قیمت اونجا از روستاهای دیگه کمتره