من پسرم سه سال و چند ماهشه تا الان که ظهرام خوابیده ولی شبا دیر میخوابه ۱۲ به بعد ساعت ۱۱ ۱۲ بیدار میشه باز ۳ و ۴ میخوابه یکیدو ساعت شما یچه هاتون کی بیدار میشن و اینکه تا چ سنی باید تو طول روز بخوابن
زنی را می شناسم من*که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن؛درون آشپزخانه*که می گوید پشیمان است*چرا دل را به او بسته؛کجا او لایق آنست؟*و با خودزیر لب گوید:گریزانم از این خانه*ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم راپس از من می زند شانه؟!* زنی را می شناسم من که نای رفتنش رفته*قدم هایش همه خسته*دلش در زیر پاهایش*زند فریاد:دگر بسه
🇵🇸🇮🇷یا مهدی ادرکنی❣️السلام علیک یا صاحب الزمان عج❤️ اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب الکبری سلام الله علیها 💙یا اللّهُ یا رَحمٰنُ یا رَحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک 💚یا صاحب الزمان همیشه هوامو داشته باش و رهام نکن. اگر دوست دارین بگین تاپیک های مهدوی تگتون کنم.💙
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دخترای من مگه چطور بشه بعداز ظهر بخوابن خیلی کم خوابن از دو سه سالکی دیکه اصلا بعداز ظهرا نخوابیدن شب ده و نیم یازده میخوابن روز هشت بیدار میشن تااا شب یکسره بدوبدو دعوا کتک کاری نقاشی کارتون ،بازی
زنی را می شناسم من*که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن؛درون آشپزخانه*که می گوید پشیمان است*چرا دل را به او بسته؛کجا او لایق آنست؟*و با خودزیر لب گوید:گریزانم از این خانه*ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم راپس از من می زند شانه؟!* زنی را می شناسم من که نای رفتنش رفته*قدم هایش همه خسته*دلش در زیر پاهایش*زند فریاد:دگر بسه
زنی را می شناسم من*که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن؛درون آشپزخانه*که می گوید پشیمان است*چرا دل را به او بسته؛کجا او لایق آنست؟*و با خودزیر لب گوید:گریزانم از این خانه*ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم راپس از من می زند شانه؟!* زنی را می شناسم من که نای رفتنش رفته*قدم هایش همه خسته*دلش در زیر پاهایش*زند فریاد:دگر بسه
بچه 5 سالم الان 2 ساله که ظهر نمیخابه ولی بچه دومم که 1سالو نیمشه میخابه
ینی از سه سالگی؟؟من اگه نخوابه ساعت ۶و۷ دیگه هی بهونه میگیره
زنی را می شناسم من*که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن؛درون آشپزخانه*که می گوید پشیمان است*چرا دل را به او بسته؛کجا او لایق آنست؟*و با خودزیر لب گوید:گریزانم از این خانه*ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم راپس از من می زند شانه؟!* زنی را می شناسم من که نای رفتنش رفته*قدم هایش همه خسته*دلش در زیر پاهایش*زند فریاد:دگر بسه
دخترم نزدیک ۵ سالشه از کوچولوی شی ساعت ۱۰ میخوابید ۸ بیدارمیشد دوباره ۲تا۴ میخوابه عصر الانم همینطور ...
من صبحا دیر بیدار میشع ۱۱ و۱۲ اینا اگه نخوایوتم حدود ساعت ۶و۷ یهونه میگیره خیلییی دوست دارم خواب ظهرش تموم شه دیگه ولی اذبت میکنه
زنی را می شناسم من*که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن؛درون آشپزخانه*که می گوید پشیمان است*چرا دل را به او بسته؛کجا او لایق آنست؟*و با خودزیر لب گوید:گریزانم از این خانه*ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم راپس از من می زند شانه؟!* زنی را می شناسم من که نای رفتنش رفته*قدم هایش همه خسته*دلش در زیر پاهایش*زند فریاد:دگر بسه