2733
2734
عنوان

خواستگار سپاهی

8744 بازدید | 37 پست

یه خواستگار سپاهی دارم میشه برام از مزایا و معایب کارشون بگین و اینکه بیشتر شون خصلت و شخصیت هاشون چطوره؟ اونایی که شوهراشون سپاهین زندگی باهاشون راحته؟

حالا که رسیدی اینجا و داری امضامو میخونی، یه شاخه صلوات سهمِ خودت. بفرست برا تعجیل ظهورش:)!


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

بزرگترین سختیش دوریه 

ب هرحال میرن ماموریت و سرکار ممکنه تا 30.40 روز نیان و تو تنهایی و اگ بچه داشته باشی عملا داری تنها بچه رو بزرگ میکنی

با افتخار تتلیتی✌ توک با همه ب جز من مهربونی ی کمم منو نوازش کن💔  تو ک اروم جونی ی کم تو بغلت این تن خسته رو خابش کن تو ک بخای میتونی ....                                    مثلت ندیدم کاملا حست شبیه من وصله ی جون منی.   آرومه قلبم با تو انگار تو عزیزم خلسه یه روح منی💕جهنم خالیست،شیاطین همین جا روی زمین اند🔥😏😑من و تو باهم فرق داریم 😜 تو دنبال یه تیکه از کیکی 🍰 من دنبال دستور پخت شم😏🙈ن دوست دارم... ن ازت بدم میاد... میانگین که بگیری می بینی مهم نیستی :")
2738

اگه پسره خوب از یه خانواده خوبه

شانس خوشبختی رو به صرف شاغل بودن در این رده رو از خودت نگیر

الان ما هم کارمند دولتیم

از لحاظ مسافرت خارجی که حتما باید اطلاع بدیم 

از لحاظ پوشش هم محیط پرسنلی خودبخود آدم رو به سمت پوشش عرف معقول سوق میده

خوب و بد از لحاظ اخلاقی تو همه شغلی هست.ممکنه یه سپاهی پیدا کنی از صد تا دکتر مهندس بهتر. هر شغلی هم محدودیت ها و سختی های خودشو داره. اگر واقعا عاشقش باشی و به دلت بشینه دیگه سختی و محدویت هاش به چشم نمیان

والا ما طبقه بالاییمون سپاهین ۲۴ ساعته خونس انگار میخابه براش حقوق میریزن.زنشم با کیف و کفش قرررمززز مانتو تنگ و کوتاه باسنشو میندازه بیرون میوفته تو خیابون

💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم
اگه من بودم رد می کردم بنظرم محدودیت هاش زیادعه

محدودیت از چه نظر؟ اینکه مثلا باید از تفریحاتت بگذری؟

حالا که رسیدی اینجا و داری امضامو میخونی، یه شاخه صلوات سهمِ خودت. بفرست برا تعجیل ظهورش:)!
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز