شوهرم میگه بچه رو پس بده به باباش

ممنون عزیزدلم فقط وظیفمه انسانیمه.. هیچ درختی بخاطر پناه‌دادن به گنجشکها بی بار وبرگ نشده.. تکیه گاه باشیم 

وسط حرفاتون یه کمی ام حواستون به دل نامادری یا ناپدری هایی که واقعا حق گردن بچه های همسرشون دارن وبراش زحمت میکشن باشه. یه کم آروم تر قضاوت کنید.. ولی به نظرمن اون نامادری سگش شرف داره به مادرواقعی ای که زاییدن روبلده ورهاکرده رفته..

میدونی یاد چی افتادم؟؟؟ یاد اون متنی ک میگفت دم سیگار گرم که صادقانه روش نوشته سرطانزا ، نه اون آبمیوه ای که روش نوشته ۱۰۰%طبیعی..

حداقل نامادری معلومه نامادریه وهرجوررفتارکنه تهش میگه مادرواقعیش نبودم.. ولی لعنت به اون مادری که بچشو رهاکردورفت .. 

خدایا هممونوبه راه راست هدایت کن

صدباربه خودم قول دادم تو این مدل تاپیکها نیام چون بیشترین اهانت به نامادری میشه نه اون مادری که بچه زایید ورفت.. اما بازم نمیتونم جلوخودموبگیرم میام تواین تاپیکها ودرنهایت به اندازه موهای سرم عصبانی میشمو حرص میخورم..

مادرررر های عزییییز و واقعی و سینه چااااک .. لطفا وایسید پای بچه هاتون ومسئولیت خوشگذرونیتونو به عهده بگیرین که نخواین بندازینش رو دوش نامادری یاناپدری که بعدا طلبکارم‌باشید زبونتونم چهل وچهاربغل باشه.. اعصاب برام نمونده

خیلی موافقم

تو تاپیکای دیگه نمیخواد با دلایل علمی ثابت کنی 

والا من دایی همسرم دوتا پسربچه داشت زنش طلاق داد 

خاله خودم یه پسر داشت 

دختر همسایه مونم یه پسر داشت 

حتی بیست سال پیش زن همسایه مون طلاق گرفت یه پسر داشت

وووووووووو 

یه عالمه مورد داشتیم

حرف دل منو زدی

نامادری و ناپدری غول دوسر

مادر و پدری که خودخواهانه بدون فکر کردن به اینده ی بچه جدا شدن یا بچه رو رها کردن فرشته ی مهربون.

چی بگم واقعا

چهل و‌چهار بغل یعنی چهههههه

من فقط با اون قسمت لعنت به پدر و مادرهای بیمسیولیت موافقم! خدا از سرشون‌نگذره! البته حیف لفظ پدر ‌ و مادر که برای اونا حروم بشه، با تولید مثل کسی پدر یا مادر نمیشه! ارزش پدر و مادر به وجود و‌محبت و‌مسیولیت نسبت به بچشونه! 

چه قدر این حس بده

منم پدر ‌ و مادرم از هم جدا شدن وقتی ۹ سالم بود واقعن شرایط پدرم جوری بود که اگه خودمم ۱ سالم زندگی نمیکردم چه برسه ۱۱ سال

بگذریم سال بعدش مامانم ازدواج کرد با این که شوهرش خیلی مرد خوب و پاک و درست حسابی بود همیشه به من احترام میزاشت و دقیقن مثل دخترش با من رفتار می‌کرد و کارهایی برای من کرد که پدرمم نکرد اما من هیچ وقت دوسش نداشتم هیچ وقت و هر شبی که میخوابیدن من تا صبح زجر میکشیدم و الانم که خودم بچه دارم همینطور و برای فرار از این شرایط زود ازدواج کردم و هنوزم بعد گذشت ۲۰ سال آرزومه پدر و مادرمو کنار هم ببینم 

خیلی اذیت شدم خیلی با این که مرد فوق العاده ای بود چه تو دوران مدرسه و دانشگاه رفتنم چه جهیزیه خریدنم چه بارداریم ....

عزیزم تاپیکات خوندم منتها قفل بودن''منم یکساله پسرمو ندیدم شهردیگه پیش پدرشه'باهمسرسابقم مشکلی برای دینش ندارم'همسرفعلیم نمیزاره الان بحدکافی جیگرم لخته لخته هست الان یه تعداد خانم میان ناسزا بارم میکنن

لطفا درخواستمو قبول کنین

خودت میگی شرایط پدرت جوری بود که یک سالم نمیشد کنارش موند.تو جو سمی بزرگ شدن خیلی بد.حالا که همسر مادرت انقدر رفتارش باهات خوب بوده و در زندگی و تحصیل و ازدواج انقدر خوب همراهیت کرده به نظرم کمی قدرشناس باشید بد نیست.

عجب .وقتی پذیرفتن اصلا درست نیست که می گن پسش بده .طفل معصوم چه گناهی کرده که اینطور اذیت بشه   

نمیدونی یا داری مسخره م میکنی؟اینکه حقوق و آزادی و امثالهم برای زنها میخوهن که اشکالی نداره ولی مادری ک ی بچه داره نمیتونه فقز فکر خودش باشه .الان استارتر حالش بخاطر بچش خوب نیست پس نمیتونه بگه فکر خودم باشم زندگبمو بکنم من حق دارم مگه ادم چن بار بدنیا نیاد و مهم خودمن و ازین شعارهای مرسوم این قشر ...اون بچه ب خواست خودش نیومده.اول راهه...چقد دوام میاره با این اوضاع؟

دختر خالم شوهرش فوت کرد ازدواج مجدد کرد.طرف اول گفت بچه رو نمیخواد .ولی قول داد که مخالفت با رفت و آمد و موندن طولانی بچه تو خونه ش نداره.‌‌‌خرش ک از پل گذشت چشم دیدن بچه رو نداشت .اگر میاوردن مادرشو ببینه کاری میکرد همه متوجه میشدن بدش از بچه نیاد .دختر بچه طفلک یتیم پیش پدر بزرگ و مادربزرگای پدری و مادری سرگردونه .