شوهرم میگه بچه رو پس بده به باباش

گوه خورده اون مرد😑😑😑خدایی از کجا این حرفارو دراوردی

بخاطر بچه دختر طلاق بیشتر میشه😐😐😑😑

افرین😂😂

امروز با خوندن تک تک نوشته های این تاپیک اشک ریختم برای بچه هایی که بدونه اختیار به دنیا میان و به خاطر پدر و مادرشون اذیت میشن

اشک ریختم برای مادرایی که توی زندگیشون زجر کشیدن و مجبور شدن بچه هاشونو ترک کنن

من جای اون مادرها نیستم که بتونم قضاوتشون  کنم اما از عمق وجودم تونستم بفهمم که چه عذابی میکشن و راه به جایی ندارن

خدایا خودت کمک همه درماندگان باش

مواظب دخترت باش خواهشا خواهشا

اون بچه پیس ناپدری که از قضا مخالف حضورش هم هست امنیت نخواهد داشت

نمیخوام چیز منفی بگم ولی خب بوده اینجور چیزا که ناپدری دختر رد مورد ازار جنسی و خدایی نکرده تجاوز قرار میده

اگه امکانش باشه برات طلاق بگیر و برو سرکار و بچت رو بزرگ‌کن 

آخیییی.. مثل بچه شوهرم.. بنده خدا یه ساک دستش بود هرهفته درحال کوچ کردن بود.. چندروزپیش مامانش بود چندروزخونه مادرشوهرم بود چندروزمیومد پیش ما.. چون اونموقع‌ها تازه ازدواج کرده بودم هنوزباهام زیاد اخت نبود.. اماخداروشکرالان یکسالیه خیلی بهتره ورفت امدش کمترشده . چندماهی یکبارمامانش میگه بفرستینش پیشم این بنده خدا دوباره ساک به دست میره. اینقد دلم میگیره واسش که نگو..

هرجاهم میره یکی از بودنش ناراحت میشه وبراش قیافه میگیرن ومیخوان زود از سر خودشون بازش کنن حتی مادرواقعیش.. من که خدای احد و واحد میدونه دارم باچه نازونعمتی روقلبم بزرگش می کنم جوریکه دورمیرنه توخونه ومیادبوسم میکنه ومیگه دورت بگردم الهی

بچه ها میشه برای بابام ی صلوات بفرستیم ممنون برا سلامتیش🙏🙏🙏🙏🙏

عزیزم شوهرت که ترامادول گفتی مصرف میکنه و از خودتم کوچیک تره اگر خانوادت حمایتت میکنن با اونا مشورت کن چون با این مرد خودتم اینده ای نداری چه برسه اون طفل معصوم 

گناه اون بچه ای که به دنیا اومده چیه مگه خودش خواسته به دنیا بیاد؟؟؟؟؟؟؟؟وقتی بچه ای رو به دنیا میاری یه مسئولیت هایی در قبالش داری و باید بخاطر این مسئولیت ها از خوشی های خودت بگذری کوتاه بیای و....

متاسفم واقعا برا طرز فکرتون اگه همه مثل شما فکر کنن سنگ رو سنگ بند نمیشه اونوقت ما اشرف مخلوقات چه تفاوتی با حیوان داریم ؟؟

حیوانات بچه رو به دنیا میارن ولش میکنن به امان خدا پس شما تفاوتی با یه حیوان نداری تمام

والا اخه 

منم یه نامادری ام .. کارایی که من واسه این بچه کردم و دارم میکنم رو مادرواقعیش هرگز نکرد.. ۶ماهش بود وشیرخواربود که رهاش کردورفت و مادرشوهر خواهرشوهر وجاریم این بچه رو باشیرگاو بزرگ کردند و براش زحمت کشیدن تادوسالش شد ومن شدم زن باباش.. اوایل باهمدیگه معمولی بودیم وهمدیگرو نپذیرفته بودیم اما بعد کم کم به هم علاقه‌مند شدیم والان ۵سالشه،یعنی مردادمیشه۶سالش و تمام این مدت ‌پیش من بوده.. الان جوری شده که بدون همدیگه نمیتونیم.. اینقدروابسته شدیم به هم که حدنداره.. توخونه راه میره و میادمنومیبوسه وقربونم میره ومنم همینطور.. الان جوووری شده که ازش سوال میکنن تودنیاکیوازهمه بیشتردوست داری؟ منو میگه😊

چندماهی یکبار مامانش زنگ میزنه میگه بچموبیارین ببینم،،قبلناپسرم میرفت ولی الان مدتیه باگریه وزورمیفرستیمش..میگه نمیخوام برم..چون دلسردشده ازمامانش.. آخه مادرش تنها توآپارتمان زندگی میکنه حقوق بگیرم هست دوبارم جداشده وتنهاست اماهرگز نخواست بچشوببره حتی واسه تنهاییاش.. الان بااینکه بعدازدوبار متارکه تنهانشسته بازم حاضرنیست بچشوببره حتی هرماه هم نمیخوادش فقط پنج شش ماهی یکبار.. نمیدونم چطوری میتونه اماامیدوارم خدابه همه صبروارامش عطاکنه وپسرمنم به جایگاه بالابرسونه ک باعث افتخارم‌بشه والهی همیشه تندرست وسلامت باشه

یه چیزبپرسم خدایی؟؟؟ بیشتر ازمادرواقعیت دلخوری یانامادریت؟؟؟؟ بنظرت مادرت بیشترمقصرنیست که چرا دخترشورهاکردورفت؟ شایداگه باخودش میبردت اینقدواقعاتحقیرنمیشدی.. درسته وظیفه باباهست ولی بخدا همه جای دنیا بچه ها مادرومیخوان

افرین چقدر خوشم اومد ازت چقدر منطقی...

من یه جا کار میکردم دوتا خانوم هم بودن طلاق گرفته بودن یکی فقط فقط بخاطر رفاه خودش بچه ها و سپرده بود به پدرشون یکی که درامدشم کمتر بود با چنگ و دندون بچه هاش رو بزرگ میکرد به نحو احسنت... 

یه دختر

الهی که هر چی از خدا میخوای بهت بده انشاله خدا پاداش دل مهربونت بده

اشرف مخلوقاتی ک کامل چندتاصفحه تاپیکو نخونه و منطور طرفو درک نکنه چطوریه؟؟بیخیال عزیز..قضاوتتون واسه خودتون..من حرف اشتباهی نزدم ک بخوام اذیت بشم.ول قطعا از شما ب خاطر قضاوت وتوهینتون نمیگذرم...نمیخوامم نظرمو ب شما غالب کنم..موفق باشید