سلام بچه ها من با یکی از خانونمای همسایه خیلی رفیق هستم یک ماه پیش توسط خودش متوجه شدم که شوهرش دوست دختر داره دختره ۱۸ سالشه و مجردی زندگی میکنه وازقضاآدرس خونه دختره نزدیک خونه خودمون بود یعنی یک مجتمع اونطرف تر خلاصه اینکه مرده به زنش گفته بود کات کرده اما پونزده روزپیش یکی از همسایه ها که آشنای خانوادگی ماهستن اومد خونمون وپسره کوچیکشون از دهنش پرید که دیروز فلان همسایه رو دیدم رفته یه زن جلومجتمع کناری سوارکرده رفته وهرروز عصر کارش اینه منم دلم سوخت چندروز پیش رفتم به زن همسایه گفتم قول بده یه حرفی میزنم بین خودمون میمونه. اما الان من تو دردسر افتادم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یه روی توی یه نقطه ای از زندگیت قرار میگیری و برمیگردی به سختی های پشت سرت نگاه میکنی، میبینی تو باید این سختی هارو میکشیدی، باید از این درد ها عبور میکردی ، باید این اتفاق ها میوفتادن تا تو به جایی که الان هستی برسی❤️🌸
توکار دیگران دخالت نکنید چون بدتر زندگی طرف بهم میریزین
دقیقا، اخرشم طرف رو متهم میکنن که تو خراب کردی همه چیو،
یه روی توی یه نقطه ای از زندگیت قرار میگیری و برمیگردی به سختی های پشت سرت نگاه میکنی، میبینی تو باید این سختی هارو میکشیدی، باید از این درد ها عبور میکردی ، باید این اتفاق ها میوفتادن تا تو به جایی که الان هستی برسی❤️🌸