بنظرتون چرا

خودش بچه است چیزی نمیدونه الان فردا پشیمون میشه چرا نخونده و اینا، اصلا خوب نیست تو این سن تنهایی رو پذیرفته 

خب با مردا تنها نزارش حتی با محارم  ،  تو تاپیکام  کانال مشاورین تنهامسیر آرامش را دارم  تلفنی واینتر نتی هست   تو ی ایتا

#تربیت_فرزند
🏡 @Khanehtma

این خاطره خیلی بد داره میترسه فاش بشه منم اینجوری بودن رو تجربه کردم شاید مشکلش جدیه از لحاظ جسمی اینا یه اشتباهی کرده شاید ببرش پیش مشاور

من خیلی کم عصبی حرف میزنم تو کامنتایی که میذارم

ولی خداییش...

دست هرچییییی بیخیال بود از پشت بستی 

برام مهم نیست کارو زندگی اینا داشتی تو وظیفت نبوده فقط بچه رو پس بندازی و بذاری بزرگ بشه به حال خودش مادر بودن یعنی بدون قضاوت و دعوا و تهدید و .... دوست باشی اول از همه با بجت 

معلوم نیست چطوری رفتار کردی که همچین اتفاق بدی واسش افتاده و بهت نمیگه 

من متن تاپیکتو خوندم فشارم رفت بالا یعنی اینقدر بیخیالی که فکر میکنی لابد مدلشه که حتی نزدیک برادرشم نمیشه؟

خانم تابلوئه یکی از پسرای فامیل بهش دست درازی کرده!!!!!

با چهارتا کلمه تعریف کردنت اینو راحت فهمیدم خودت چطور نفهمیدی وقتی داری باهاش زندگی میکنی وقتی مادرشی 

تو در برابر بچت مسئولی 

و اونو اولین اولویتت باید قرار بدی پس فردا نیای کاسه چه کنم چه نکنم دستت بگیری واسه اتفاقای بد احتمالی اینده که همش ناشی از دور بودن پدرا و  مخصوصا مادرا از بچشونه 

پاشو ببرش پیش یه روانشناس تا مشکلش باهاش نمونده تا سنین بالاتر و روح و روانشو بیشتر نخورده...

🏞 لینک کانال مشاوران تنهامسیری:

http://eitaa.com/joinchat/1158414338Cb70fb512bd

🌺 در این کانال مشاورۀ #خانواده #تربیت_فرزند، #اصلاح_تغذیه #درمان‌بیماریها #محاسبه‌خمس، #همسرداری #تربیت‌دینی #مشاوره‌تحصیلی ارائه میگردد👌

پیشنهادات و انتقادات :

@mirabi

از اونجایی که دیگه نمیخواد بره مدرسه، احتمال داره که تو مسیر مدرسه یا داخل خود مدرسه یا در ارتباط با همکلاسیهاش اتفاق بدی براش افتاده. عزیزم حتما پیگیری کن، این دختر قطعا از یه چیزی میترسه و خاطرش اذیتش میکنه. 

عزیزم طبیعیه چون مادری از بعضی متن ها ناراحت بشی، ولی اینکه میگین پسرا همش 25 سال ب بالان فقط خودتو قانع میکنی باور کن با چشمای خودم دیدم ی دختر از فامیل ک 14 سال‌ش بود دستاش مث بید میلرزید بهم پناه آورد ک رفتم بیرون تو حیاط ی آقایی ک میشد با جناق باباش رو گفت ک سنش از بابای خودش بزرگ تر بود گفت پرید دستمو گرفت و گفت ک بزار ببوسمت و این فرار کرد آومد ب من گفت ومن در همون لحظه مستقیم ب اون آقا گفتم ک دیگه تکرار نشه هر چند بعدش اون آقا چون واقعا اهل اینکار نبود و ی اشتباه بود رفت از زنش معذرت خواهی کردو براش قضیه رو گفت و الانم ایمانش قوی تر شده ولی کلی بهت میگم سن رو ملاک نده، بشین باهاش حرف بزن درسته شاید درون گرا باشه ولی در این حد ک فقط از مردا فراری باشه غیره طبیعیه، از ی مشاوره کمک بگیر و اینکه بعضی موقع دیگه خودمون  ی چیزایی رو هم گذروندیم تو ی سنی ب خاطره ی سری حس کنجکاوی دست ب بدنمون میزدیم، ببین خدای نکرده مشکلی براش پیش نیومده باشه و اینکه نتونه باهات  حرف بزنه و این اصلا ربطی ی بیخیال بودن شما نداره قطعا اگ برات مهم نبود ب خاطرش تاپیک نمیزدی 

نکنه اتفاقی افتاده بهت نگفته؟