لطفا همه بیاین نطر بدین.
شوهر من تا چیزی بود هی مقایسه میکنه خیلی حواسش هست که مامانم اینا برا تواهرم بیشتر از من کاری انجام ندن هی مقایسه میکنه ولی خواهرا خودش همش خونشونن تو هفته ۴ روز خونه باباشونن ما هفته ای یه بار میریم حتی بعصی روزا من ک میرم میمونم خونه مامانم ۲ روز بهش میگم توام برو خونه مامانت اینا غذا بخور ولی نمیره میگه حوصله ندارم.نالا بخاطر قرنطینه من و خواهرم تصمیم گرفتیم یه مدت نربم خونه بابام ولی خواهر شوهرام چن روزه رفتن خونه مادر شوهرم.به شوهرم میگم تو گ هی گقایسه میکنی اونورو خواهراتم ببین یکم.بهش میگم کی میریم خونتون میگه اونورو داری رعایت میکنی اینور تو فک نیستی بهش میگم خواهرات ک رفت و امد میکنن تازه اونا از ما خطری ترن دیگه دعوامون شد یه کلی بحث کردیم گفت اصلا میخام مامانم کمی استراحت کنه ما هفته ای یه بار فقط مسریم دختراشون هرروز اونجام از این میسوزم ک شوهرم انگار زورش میاد ما بریم تهشم دعوامون شد چندتا زدم بعد دخترمو برد گفت میخام برم سری بزنم خونمون بهش میگم لازم نکرده اگه قراره بریم خو مث ادم میریم میمونیم نه ک ببریش بری سری بزنی هیچ توجهی نکرد دخترمو برد خونشون ....یکم بیاین نطر بدین بگین شوهرا شما هم اینجورن
بعد برا اینکه بیاد خونه ما زورش نمیاد هی میگه بیا بریم انگا میخاد خونه ما بخوره از خونه باباش دلش نمیاد با اینکه وضغشونم خوبه همشم وقتی قهریم میره میشینه پا لب تاب زولا بازی میکنه لصبیم میکنه دیشب تا صب بازی کرده