ماچند ماهه درگیرشیم من خودم دیگه ازبی احترامیاشون خسته شدم و حسی ندارم اما اقا مصممه که باید این موضوع حل شه و نمیزارم جزمن باکسی دیگه ازدواج کنی 😑الانم بنده خدا میخواد باز تلاش کنه بنظر شما راهی هست که خانوادشو از خرشیطون بیاره پایین؟
البته من خانواده خودمم ناراضین ولی خو ادمای محترمین و به من و نظراتم خیلی احترام میزارن پدرومادرم
🙂"ننگ بر سربازی که بعد از جنگ خشابش پر باشد..."🙃 یه عهد با خدا بستم...قول دادم ک خیریه بزنم و سرپرستی چند کودک رو برعهده بگیرم خیلی برای رسیدن ب این هدفم جنگیدم خیلی زخمی شدم ولی دست بردار نبودم تمام امیدم امساله رسیدن ب این هدف بستگی ب رسیدن ب هدف دیگه ای داره میشه لطفا برام دعا کنید امسال بهشون برسم....😔❤
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم اگر بخوام باهات بدون تعارف صحبت کنم باید بگم که نهایت حماقته وارد خانواده ای بشی که دوستت ندارن و نمیخوان وارد جمعشون بشی
دوست عزیزی که میگی منو ریپلای نکن، خوب کامنت نذار تا کسی ریپلایت نکنه اینجا بخش"تبادل نظر"یه سایت عمومیه، اون چیزی که شما مینویسی و واکنشی در پی نداره چیزیه که توی دفترچه خاطرات داخل میز دراورت نوشتی
خب ببین من و این اقا پسر 3سال بیشتره که همو میخوایم بعدباهمم فامیلیم و اول خیلی دوسم داشتن خانوادش زنداداشش اومد خاستگاریم برا داداشش گفتم نه الان ک این مطرح کرده زنداداشش میگه اگه این دختربیاد تواین خونه من میرم😑وتهمت بهم میزنه ک دختر خوبی نیست نگیرینش
ما چهار سال صبر کردیم تا راضی شدن چون بی نهایت سرسخت بودن
ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم! بگذار بگویند غیرمنطقی هستیم یا ضد اجتماعی هستیم، اما به این میارزد که خودمان باشیم. تا زمانی که رفتار ما و تصمیمهای ما به کسی آسیبی نمیزند، ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم. چقدر زندگیها که با این توضیح خواستنها و تلاشهای بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفتهاند
خب ببین من و این اقا پسر 3سال بیشتره که همو میخوایم بعدباهمم فامیلیم و اول خیلی دوسم داشتن خانوادش ز ...
چ بیشعوره🤐😑
خب میره ک میره بدرک
از حرص اون هم ک شده کوتاه نیایید😂
🙂"ننگ بر سربازی که بعد از جنگ خشابش پر باشد..."🙃 یه عهد با خدا بستم...قول دادم ک خیریه بزنم و سرپرستی چند کودک رو برعهده بگیرم خیلی برای رسیدن ب این هدفم جنگیدم خیلی زخمی شدم ولی دست بردار نبودم تمام امیدم امساله رسیدن ب این هدف بستگی ب رسیدن ب هدف دیگه ای داره میشه لطفا برام دعا کنید امسال بهشون برسم....😔❤
اتفاقا ما واسه همدیگه ساخته شدیم اون اوایل داداشش و باباو پسرعموش بهش میگفتن که این دخترو بگیر خیلی بهم میاین حتی من از اون خوشگل تر و خوشتیپ ترم ولی خو زنداداشش نمیزاره و تازه خانواده پسره رو پر کرده ک من دختر بدیم😕چون میخواست منو براداداشش بگیره خواهرشم بکنه تو پاچه عشق من😕
بابام میگه اینا به ما نمیخورن😕مامانمم میگه ادمای محترمی نیستن خیلی توهین میکنن حدخودشونو نمیدونن باز بابام میگه پسره بی عرضه اس😕مایدونه دخترمونو دست چنین کسایی نمیدیم
باور کن دیگه نایی برام نمونده😅بهشم گفتم دیگه خودت میدونی من از دست این جماعت فراریم
انشاالله هرچی ب صلاحته پیش بیاد گلم
🙂"ننگ بر سربازی که بعد از جنگ خشابش پر باشد..."🙃 یه عهد با خدا بستم...قول دادم ک خیریه بزنم و سرپرستی چند کودک رو برعهده بگیرم خیلی برای رسیدن ب این هدفم جنگیدم خیلی زخمی شدم ولی دست بردار نبودم تمام امیدم امساله رسیدن ب این هدف بستگی ب رسیدن ب هدف دیگه ای داره میشه لطفا برام دعا کنید امسال بهشون برسم....😔❤