شوهرم همش مشغول چت گردنه با دخترا من حق ندارم رمز گوشیشو بدونم اما اون هر وقت بخواد تو گوشیه منو میگرده حامله م سه ماهه نگین چرا گذاشتی مثل معجزه بود حاملگیم درست وقتی که چمدونم و بسته بودم و میخواستم برم نهار میاد از در میاد تو دستاشو نمیشوره رو مبل میشینه چت میکنه شبا میاد دوباره چت میکنه یازده مثل مرغ میخوابه پنج صب بیداره باز سرش تو گوشیه توالت میره باز سرش تو گوشیه نه مسافرت میبره منو نه تفریحی خودش با دوستاش به بهونه کار میره همش تو خونه م نهایت یه سر خونه مادرم بزنم کروناس هیچ جا نمیتونم برم بد دهنه فوش میده رکیک پول پیش نداریم بزارین رو پولمون میره سفارش لباس اینترنتی میده واسه خودش همشم واسه خودش اصلا اهمیت نمیده به من اسی شدم میخوام برم خونه مادرم زایمان کردم بچه شو پس بدم از اون ورم مادرم و یه داداش کوچیک دارم فقط والا گردنشون میشم شکا بگین چیکار کنم
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
کاااش بچه نداشتی ولی باااید درست بشه وگرنه این ازش پدر و همسر خوبی درنمیاد
زنی را می شناسم من*که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن؛درون آشپزخانه*که می گوید پشیمان است*چرا دل را به او بسته؛کجا او لایق آنست؟*و با خودزیر لب گوید:گریزانم از این خانه*ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم راپس از من می زند شانه؟!* زنی را می شناسم من که نای رفتنش رفته*قدم هایش همه خسته*دلش در زیر پاهایش*زند فریاد:دگر بسه
🙂"ننگ بر سربازی که بعد از جنگ خشابش پر باشد..."🙃 یه عهد با خدا بستم...قول دادم ک خیریه بزنم و سرپرستی چند کودک رو برعهده بگیرم خیلی برای رسیدن ب این هدفم جنگیدم خیلی زخمی شدم ولی دست بردار نبودم تمام امیدم امساله رسیدن ب این هدف بستگی ب رسیدن ب هدف دیگه ای داره میشه لطفا برام دعا کنید امسال بهشون برسم....😔❤
🙂"ننگ بر سربازی که بعد از جنگ خشابش پر باشد..."🙃 یه عهد با خدا بستم...قول دادم ک خیریه بزنم و سرپرستی چند کودک رو برعهده بگیرم خیلی برای رسیدن ب این هدفم جنگیدم خیلی زخمی شدم ولی دست بردار نبودم تمام امیدم امساله رسیدن ب این هدف بستگی ب رسیدن ب هدف دیگه ای داره میشه لطفا برام دعا کنید امسال بهشون برسم....😔❤