دست منکه نمک نداره😔
به یه دختر که زمان خرید جهاز بود به فرش 6 متری هدیه دادم
مادرش خیلی برام دعا کرد
گفت انشالله سفر کربلا بری
منم اصلا تو این فازها نبودم
8 ماهه بعد هم کربلا رفتم هم مکه هم سوریه
خودمم باورم نمیشد 🙏
یه همسایه داشتیم خیلی باهاشون صمیمی نبودیم ولی یروز مامانم آش پخته بود همینجوری گفتیم بیایم به همسایه هم بدیم (مناسبت خاصی نبود) دو تا کاسه پر آش دادیم رشته
بعد که همسایه اومد دم در کاسه هارو برگردونه دیدیم هر دو تا کاسه رو پر گردو کرده بعد فهمیدیم شوهرشون باغ گردو داره
حیف شد رفتن خیلی خوب بودن مثلا باهم میرفتیم مسجد یا وقتی ما میخاستیم بریم مسافرت اونا از پرندم نگه داری میکردن
منم ی بار امتحان عربی روز قبل امتحان کتابمو گم کردم 4 درسو نرسیدم بخونم
به یکی از دوستام گفتم کتابشو بهم قرض بده گفت من هنوز دور سوممو تموم نکردم (خخخ)
خلاصه نداد بهم
اون یکی دوستم دو درسش مونده بود گفت تو بیا بگیر من فردا صبح تو مدرسه قبل امتحان میخونم
و همین کارو کردیم ما هر دوتامون 20 شدیم اون دوستم شد 18
خوبی کردن هم بایدحد و حدود داشته باشه و نباید واسه کسی کاریو بکنیم که اون شخص خودش توانایی انجام اونکارو داره
باید به کسی کمک یا خوبی کنیم که واقعا به کمک احتیاج داشته باشه
وگرنه در حالت عادی احترام بزاریم از سرشونم زیاده
یه دوستی داشتم از فامیلا بود البته،بخدا انقدر بهش خوبی کردم دعوتش میکردم شام ناهار،بیرون من حساب میکردم،اخرم از بس پرروش کردم ازم سرویس طلامو خواست بندازه برا مهمونی منم گفتم باید از شوهرم بپرسم بعد بهت بدم،سر این حرفم باهام قهر کرد.انقدر پررو.انگار وظیفم بود بدم و ندادم
یه سایت هست واسه کمیته امداده اسمش هست امداد اکرام
میتونی به صورت مجازی بچه هارو به سرپرستی بگیری
و هرچقدر که درتوانته پول بریزی واسشون
(تازه همشهریای خودتم میتونی پیدا کنی)
منم منتظرم از لحاظ مالی مستقل بشم و توش عضو شم
