من یه مدت با نامحرم چت میکردم
مادرم فهمید بهم تذکر داد که کار خوبی نیس و منم دیگه ترکش کردم
الانم توبه کردم...
ولی مامانم هنوز بهم شک داره
تا گوشی دستم میگیرم شروع میکنه هعی میگه چیکار میکنی تو گوشی...
اعصابمو خورد کرده.... دیگه کم اوردم از دستش😔😔😔
هر چقد میگم کار خلاف نمیکنم باز حرف خودشو میزنه
حتی دیگه رو گوشیمم رمز نزاشتم تا دس از سرم برداره
ولی ولم نمیکنه
کلا کاش مشکله منم باهاش این بود.
چندسالته عزیزم ؟
چن وقت ازون ماجرا میگذره؟
گوشی رو بزن تو دیوار تا دست برداره
عین مامان من
دقیقاااااااااااااا چقد مثل من
فقط بابام اینجوری میکنه من یه مدت عضو گروهایی شدم و... بابام فهمید و کلی جنجال شد از اون موقع دیگه هیچکدوم از اون کارا رو نکردم حتی بیشتر درس خوندم ولی بابام همش بهم میگه چرا گوشی دستته ببینم کجا رفتی و... حتی یه بار بهم گفت نبینم دوباره هرز بپری(یعنی بهم گف هرزه😔) از اون موقع همش رو مخمه شیش ماه از اون قضیه گذشته
اعتمادع از دست رفته رو سخت میشع برگردون😐🙌
مادرم عینو چشماش بهم اعتماد داشت حتی پولای بانک‌ش تو کارت من بود از جیک پوک همه چی خبر داشتم یجورایی میگفت تو مغزت خوب کار میکنه اما من گند زدم به همش الان که بچه دارم میفهمم چه خیانتی بهش کردم
چند وقت از اون قضیه گذشته؟
