من تو هفته نهم بارداری هستم دیشب خون ریزی کردم بعد خون ریزی سونو دادم بچم سالم بود قلبش میزد ولی از دیشب بعد خون ریزی تا امروز همش لکه قهوه ای میومد خیلی خیلی کم ولی الان یه لخته خون قهوه ای از افتاد به نظرتون خدایی نکرده برای بچم اتفاقی افتاده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مرسی از دلداریت تا قبل این که خون ریزی کنم دکتر چندبار بهم گفته بود استراحت مطلق ولی چون با مادرشوهرم اینا زندگی میکنم همش میشنیدم که اره از الان جو گرفتت کار نمیکنی چقد کار میکردم شوهرم سرکار به شوهرم میگفت اصلا نمیذارم کار کنه خودم کارارو میکنم منو از چش شوهر انداخته بود بعد که خون ریزی کردم شوهدم انگار تازه به خودش اومد خودش کارای منو میکنه حالا چه برسه به بقیه کارا
بعضیا اونجوری میشن ولی دکترت چیزی نگف منظور نگف چرا خونریزی کردی،بعدا باز لکه دیدی دوباره برو ...
فقط گفت سالم نگران نباش فقط استراحت کن از من خونه قرمز اومد با این حال بازم گفت چیزی نیست نگران نشو ولی یکی از پزشکای ارژانس گفت خیلی مراقب باشی امکان سقط داری
مرسی از دلداریت تا قبل این که خون ریزی کنم دکتر چندبار بهم گفته بود استراحت مطلق ولی چون با ما ...
ببین اصلا مادرشوهرت وحرفاش برات مهم نباشه فقط به نی نی فکر کن کار همیشه هست زبونم لال اگه بلایی سرت بیاد همین مادرشوهر ده متر زبون برات درمیاره،قبل بارداریم وقتی میرفتم خونه مادرشوهرم انقدر ازم کارمیکشید که نگم از وقتی حامله شدم هبچ کاری نمیکنم خودشون سفره رو میندازن غذامو میخورم میکشم کنار دوباره خودشون جمع میکنن میشورن منم میرم اتاق دراز میکشم این همه کار کردم کی فهمید فکر کردن وظیفمه دیگه بعد این نمیکنم شماهم فقط وفقط به فکرخودت ونی نیت باش هرجور که خودت باخودت رفتار کنی دیگران هم همون رفتارو باهات دارن.
ببین اصلا مادرشوهرت وحرفاش برات مهم نباشه فقط به نی نی فکر کن کار همیشه هست زبونم لال اگه بلایی سرت ...
خودمو از خیلی کارای خونه کشیدم کنار میشه گفت تقریبا یک دهم قبل کار میکنم ولی مشکل این جاست برادر شوهر کوچیکم مادر شوهرم هر کاری میکنن منت سر من میذارن انگار همه کارای خونه گردن من بقیه که خونه نیستن تازه تو این دوروز خیلی خیلی هوام داشتن ولی مادر شوهر بیست متر زبونش هرشب منو به گریه میندازه