من اصلا نمیتونم باهاشون ارتباط برقرار کنم با اینکه نسبتا آدمای خوبین ولی وقتی یاد کارای گذشتشون میوفتم نمیتونم ببخشمشون یه روز درمیونم خونشونم یا مادرشوهرم دعوت میکنه ولی دوس ندارم زیاد برم آخه زیاد محل نمیدن به من رفتنی خونشونم زیاد باهم حرف نمیزنیم.خونمون طبقه بالای مادرشوهرم ایناس و اصلا دوس ندارم.میخوام برم ازونجا دور شم ازشون😔نمیدونم چیکار کنم شما چیکارا میکنین که با هم صمیمی باشین
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
ما هرشب پیش همیم همیشه دعوتمون میکنن خیلی آدمای مهربون و فهمیده ای هستن همیشه ب ...
خوش به حالت . من حتی یه بار هم محبت نکردن . از وقتی یادمه همش ظلم . همش ظلم به خدا قسم راس میگم زبونم هم روزه س
دنیا فقط صد سال اولش سخته .. مرگ جزئی از زندگی است و تولدی دوباره در دنیای دیگری که اون دنیا بستگی به اعمالت داره که اگه در این دنیا خوب بودی و ظلم نکردی اون دنیا رو خوب ساختی و بالعکس اگر بد بودی و ظلم کردی که تا ابد روحت در عذابه
آدم های با محبتی هستن، اما من چندان روش ابراز محبت شون رو نمی پسندم. در کل خودم هم آدم اهل رفت و آمدی نیستم.
گفت دانایی که گرگی خیره سر/هست پنهان در نهاد هربشر/ هر که گرگش را دراندازد به خاک/رفته رفته می شود انسان پاک/هرکه با گرگش مدارا می کند/خلق و خوی گرگ پیدا می کند/هر که از گرگش خورد دائم شکست/گرچه انسان می نماید، گرگ هست
منم قراره باهاشون برم تو یه ساختمون زندگی کنم.. راستش من کسی رو ندارم مامانم فوت کرده. مجبورم مادرشو ...
اشباه منو نکن
خیلی روشون حساب نکن
شاید انسانهای بیشعوری باشند پس خودت را خیلی دست کم نگیر من شرایط تو حتی بدتر داشتم بی مادر بودم کارمند ودانشجو فک کن به همسرت بگو تو منو میشناسی مادرت هم میشناسی ما نزدیک بشیم باهم میسازیم تو بهتر میدونی