سلام دوستان میخواستم تجربیاتتون رودراختیارم بزارین من وشوهرم بامعرفی دخترخاله شوهرم اشناشدیم ازروزاول احساس میکردم مادرشوهرم خوشش نمیادازم ولی دخترخاله شوهرم که معرف بود خیلی ازمن وقیافم خوشش اومده بود وفک کنم مادرشوهرمم اون راضی کرده بود ولی همسرم همه حرفاروزد وازم خوشش اومد گفت خونگرمی ودرک میکنی چون بهم گفت دوسدارم بامادرم خوب رفتارکنی واحترامشونو داشته باشی بعد۸ماه عقدو نامزدی عروسی کردیم تودوران عقدخیلی مادرشوهرم ایراد میگرفت ازم تیکه مینداخت ولی تودلم نگه داشتمو گفتم درست میشه الان نزدیک به دوساله ازعروسیمون میگذره وطبقه پایین مادرشوهرم اینامیشینیم خیلی دوسداره مااززندگیمون همش واسش تعریف کنیم کل رفت امدهامون رو بدونه وکلا حقوقمون لباسی که میخریم حتما بایددرجریان باشه بااین حال بازم من هیچی نگفتم وصبرکردم گفتم پس ذوق داره مادره درضمن خیلی پول دوسته وهیچ کادو یاخرجی واسم نکرد یه چندتا کادو داد که اونم ازقبل خریده بود واصلا نه سایزم بود نه بدردبخور خلاصه همه جوره کمکش میکردم چون دخترنداره ودوتاپسرن فقط پسردیگشم کوچیکه ۱۶سالس عزیزان دیگه ازهرنوع کمکی دریغ نکردم اما اون توظاهرخوب بود توباطن نه وهروز میرفتم پیشش چون توقع داشت اگه یروز نمیرفتم به شوهرم میگفت من یه مشکلی واسم پیش اومد رفتم مسافرت خونه پدریم ودرنبودم باشوهرم دعواکرده بود که چرازنت رفته وتنهات گذاشته واین دعواهاش عادی بود چون هرچندوقت یبار یهو جبه میگرفت همشم میریخت رومن منم هیچ بی احترامی نمیکردم توقع داشت تیپ پسرشو عوض کنم زوری هرچی اون میگه بپوشیم وخدایی خیلی دستمون خالی بود چون هیچ کمکی ازکسی نخواستیم خودمون وام ازدواجامونو برداشتیم وزندگیمونو ساختیم والان مادرش بادعواهاش ارامشو ازم گرفته بازم راضی نیستم قهرباشن باهم الان بلاکم کرده ودوماهه قهرن من چیکارکنم خسته شدم شرمنده طولانی شد
چ تنهایی وقته مامانش تو همون خونس🤕
توی روابط شوهرت با خانوادش دخالت نکن
شوهرت چطوریه باهات ؟؟
مهم‌اینع جوری رفتار کنی ش‌هرت طرف شما باشه
شما فقط به خودت اهمیت بده اصلا زندگی مشترک شما و همسرت به کسی ربطی نداره نه خانواده ی همسرت نه خانواده‌ی خودتون
فقط سعی کن همسرت و پیرو خودت کنی
بهترین کار دوری و دوستیه!!! یه موقع آدم هدفش راضی کردن مادرشوهره ولی بعد چند سال که به خودش میاد می بینه ضعف اعصاب شده و مدام به شوهر و بچه اش می پره!! و همون مادرشوهری که مدام در پی راضی کردنش به این حال و روز افتادی تازه انگ روانی بودن بهت می زنه!!!!!
مشکل از شوهرته که خفت تو رو میبینه و باز میخواد پسر خوبه باشه و دم نمیزنه
عزیزم ماام این مشکلو داریم فقط بایدتحمل کنی همین با شوهرت بیشتر حرف بزن شاید به نتیجه ای رسیدی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
58 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
