وکالت طلاق دارم خاتواده همسرم بهم تهمت دزدی زدن ۳ سال قبل اونموقع خواستم طلاق بگیرم عذر خواهی کردن منم منصرف شدم دیشب باز پدر شوهرم حرکت زشتی کرد که یاد آور اون خاطره شد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بله به خاطر حرفهای که خانواده سوهرم بهم زدن افسردگی گرفتم بعدش شوهرم بهم گفت تو دیونه ای من که روزی شوهرم آرزو داشت جواب سلامشو بدم و به این روز انداختن خدا ازشون نگذره
دست کم نگرفتم اونا مریضن وشکاک اوایل به حجابم گیر دادن منم قصد زندگی کردن داشتم درستش کردم گفتم بی خیال بعدش خیلی مسائل دیگه پیش اومد اصلا انگار من خوشحال باشم اونا عصبانی میشن