وای خدا
اومدم موبایلمو ببرم پیشش بخوابم
خودشم دوست داشته اشتی کنه منتظر من بوده
رفتم تو پذیرایی پشتت به من بود
افتادم روش بغلش کردم خیلی استرس داشتم ولی خندیدم .
برگشت هیچ واکنشی نشون نداد ولی بعدش خندید و بوسم کرد
گفت دیگه هیچوقت قهر نکن باشه ؟
گفتم من که قهر نکردم ولی نمیخوام بعضیا به زندگیمون اسیب بزنن با تهمتاشون .
ولی چون دعوا نشه زود بغلش کردم بحثو عوض کردم . خدایا شکرت همه چی درست شد