چله سوره مریم برای منتظران اولاد سالم و صالح

چند ساعت بعد تولد ظاهرا خوب نتونسته نفس بکشه... بعدش گفتن مشکل قلبی. برای جراحی بردن اتاق عمل اما به عمل نرسید... نه ماه تموم من هیچ مشکلی نداشتم ازمایشات سونوها سالم... به موقع هم زایمان شدم اما فقط داغ دیدم... بغلم خالی موند...

انتظار اونم بعد داغ خیلی سخته. خدا رحممون کنه زودتر پسرامون برگردن... دلم بی قراره 

ممنونم رفیق که باهام همدردی میکنی و خیلی برام ارزشمنده که کسایی هستن که میدونن رنج خیلی از اتفاقات رو نمیشه توصیف کرد تنها میتونم بگم خیلی دلم شکسته... 

عزیزم الهی باردار شی میفهمی چقدر ادم به نوزادش وابسته میشه... تعریف نباشه اما من و پسرم خیلی مناجات کردیم پسرم چله های نماز شب داشت من به خاطر صالح شدن پسرم سختی عبادت های خاصی رو به جون میخریدم که پسرم صالح بشه چطور تصور کنم که پاره تنم خلف نبوده؟ من که از خدا همیشه بچه صالح و سالم خواسته بودم... همین جوری بدون دعا و مناجات که رابطه نداشتم بگم از, خدا صالح بودنشو نخواستم و حالا تو یه شرایط نامناسب نطفه بسته شده و پسرم خلف نشده... من تمام موارد رو رعایت کردم ساعت و روز اقدام مکروه و مستحب ها رو حتی... خوب اگه صالح نبود, خداوند, چرا داد اصلا؟ خیلی تصور این چیزی که میگی برام سخته... 

خیلی این قسمت پیامتت دلمو لرزوند... 

من خیلی دلم برات روشنه مهربونم ب حق گمشده ی فاطمه ی زهرا،توام مراد و گمشده ی دلتو بدست میاری

ان شاءالله که همین طور باشه که تو میگی... الهی به حق انتظار مهدی فاطمه انتظار همه منتظرا تموم بشه... 

ممنونم ازت که به حرفای دل من توجه کردی و بی اعتنا رد نشدی... 

عزیزم برام دعا میکنی که خداوند پسرمو دوباره بهم ببخشه؟ سالم و صالح. 

عزیز دلم اخه من چطوری این همه مهر و لطفتو جبران کنم؟چطور میشه که کسی که ادمو نمیشناسه این طور خالصانه برای ادم دعا کنه...این نهایت بزرگی شماست رفیق من.اما مطمئنم خودت قبل از,من اجابت شدی.عزیزم گنجینه های خدا اونقدر لایتناهی هست که اگه همه دنیا رو به همه ببخشه بازم تمومی نداره...این همه بی نیازی خدا و این همه بخشش بی انتهای خداست که برام سوال به وحود اورده که خدای به این مهربونی چطور با دلم این طور کرد...خدا که میدونست فرزان پناهی جز خودش نداره؟به کسی توی این دنیا میشه مگه دل خوش کرد؟اول و اخر خداست...من که از همون اول به خودش پناه بردم چرا اخر کارم تنها شدم نفهمیدم...اما از دل شکسته ام به خود خدا پناه میبرم...کسی رو جز خدا ندارم که به دلم اعتنا کنه به اشکام به بغضم...هر کسی انگار تا یه زمانی دل میسوزونه...بعد چند وقت عادی میشه واسش حتی خانواده خود ادم.شایدم حق داشته باشن به درد من تا کی گریه کنن تا کی غصه امو بخورن...اصلا روز و شب گریه کنن مگه پسرمم برمیگرده...

اما توی این تاریکی ها نفس حق تو رفیق شامل حال من شده...شاید تو مژده دهنده بخشش پسرم باشی...الهی که با دعای تو خداوند پسرمو صحیح و سالم و از اهل تقوا دوباره بهم ببخشه

سلام سمانه جان. 

عزیزم شما نفر 34 لیست هستین و 13 اردیبهشت نوبتتون میشه. ان شاءالله به نیت شما که خوندم اطلاع میدم. 

عزیز دلم توی تاپیک قبلیم هم ثبت نام... تاپیک ختم قران. ان شاءالله به نیت پایان انتظار شما براتون قران میخونم. تاپیک یکی به اخر. 

توروخدا راست میگی؟ یعنی دوباره بهم پسرمو میده؟ این روزا همش منتظر یه نشونه ام که کمی اروم شم... راه سختی در پیش دارم...